چکیده:
«اقناع » به معنای متقاعد کردن ، فرآیندی ارتباطی است که هدف اساسی آن ، انتقال محتوا با اثرگذاری و ایجاد تغییر در مخاطب است . از جمله ویژگی های برجسته پاسخ های قرآن به شبهات اعتقادی ، اقناع مخاطب است و تمامی پاسخ های قرآن ، دارای این ویژگی هستند. اقناع قرآنی ، اقناعی کامل با ابزارهای مشروع و صحیح است که در چهارچوب اختیار و آزادی انتخاب مخاطبان صورت می گیرد. قرآن در مسیر اقناع مخاطب ، از شیوه های گوناگونی استفاده می کند. این مسیر با ایجاد اعتماد در مخاطب و جلب توجه او شروع شده و با ارائه دلایل ، مستندات و استدلال های منطقی ، مستحکم و غیر قابل خدشه ، به اثبات موضع حق ، متقاعد شدن و حصول تغییر در مخاطب می انجامد.
خلاصه ماشینی:
"حضرت ابراهیم ع در مواجهه با مشرکان و برای رد عقاید نادرست آن ها، ابتدا خود را هم عقیده با آنان نشان داد و وانمود کرد که خدا بودن ستاره و ماه و خورشید را قبول دارد: «قال هذا ربی »١، اما با غروب کردن آن ها، خدایی شان را رد کرد و باطل بودن اعتقاد مشرکان را به آنان اظهار کرد؛ به عبارت دیگر، حضرت ابراهیم ع برای حصول اقناع از همان ابتدا و به صراحت ، آنان را به پرستش خدای یگانه دعوت نکرد، بلکه به تدریج و با تسلیم ابتدایی به عقایدشان ٢، زمینه ای فراهم کرد تا علاوه بر جلوگیری از طغیان تعصب مشرکان ، ذهن و اندیشه آن ها برای پذیرش حق آماده شود و در ادامه با ارائه استدلال های محکم ، بطلان و سستی اعتقادشان را نشان داده و به این ترتیب ، اقناع لازم صورت بگیرد.
ابراهیم ع با مشاهده این وضعیت و این که با این استدلال دیگر نمی تواند مخاطبان را قانع کند، دست به تغییر استدلال خود زد و استدلال دیگری ارائه نمود؛ استدلالی اقناعی که هیچ کس نتوانست با آن معارضه کند: «فبهت الذی کفر»؛ آن استدلال این بود که فرمود: «خدا[ی من ] خورشید را از مشرق برمی آورد؛ تو آن را از مغرب برآور!» نمونه دیگر، مواجهه قرآن با یهودیان است که با ارائه چندین استدلال ، زمینه متقاعد شدن و اقناع کامل فراهم شده است : «قل من کان عدوا لجبریل فإنه نزله علی قلبک بإذن الله مصدقا لما بین یدیه و هدی و بشری للمؤمنین * من کان عدوا لله و ملائکته و رسله و جبریل و میکال فإن الله عدو للکافرین » (بقره : ٩٧ـ٩٨)."