چکیده:
در این مطالعه یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) برای تبیین سیاست گذاری پولی در اقتصاد ایران طراحی شده است که در آن سیاست گذار پولی قادر به تصمیم گیری درخصوص انتخاب یکی از دو هدف کنترل نرخ تورم و یا کنترل نرخ ارز برای هدایت سیاست پولی است. ابزارهای بانک مرکزی برای دستیابی به این دو هدف شامل کنترل اعتبارات اعطایی پرداختی و دخالت در بازار ارز است. نتایج الگو پس از کالیبراسیون پارامترها حاکی از آن است که در صورت بروز شوک درآمد نفتی، سناریوی هدفگذاری تورم نوسان کمتری در متغیرهای مصرف، تولید غیرنفتی، اشتغال، نرخ تورم و حجم پول ایجاد می کند. در صورت بروز شوک تکنولوژی، نوسانات متغیرهای مصرف، اشتغال و حجم پول میان دو سناریو تفاوت چندانی ندارد، اما سناریوی هدفگذاری تورم نوسان کمتری در تولید غیرنفتی و تورم ایجاد می نماید.
This paper designed a dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) model for studying Iranian monetary policymaking، in which a policymaker can decide between inflation and exchange rate targeting to organize a monetary policy. Central bank’s tools to achieve these two goals are the control of domestic credits and intervention in exchange market. The results of our calibration represent that، in case of oil revenue shock، inflation targeting scenario makes less movement in consumption، non-oil production، employment، inflation and money. In case of technology shock، there is no special difference between two scenarios. But، inflation targeting makes less movement in non-oil production and inflation.
خلاصه ماشینی:
نرخ ارز حقیقی Qt،با توجه به نرخ ارز اسمی st و سطح قیمتهای خارجی Pt*،که میانگینی از قیمت جهانی نفت و قیمت کالاهای وارداتی است، به صورت زیر تعریف میشود: (3) موجودی سرمایه اقتصاد در هر دوره به صورت زیر تعدیل میشود: (4) شرایط مرتبه اول مساله حداکثرسازی مطلوبیت خانوارها با مشتق گیری از رابطه لاگرانژ نسبت به Ct، lt، kt+1و Mt/Pt به صورت زیر حاصل میشود: (5) (6) (7) (8) 3-2- بنگاهها در این مدل فرض بر این است که تعداد j بنگاه تولیدکننده کالای واسطهای وجود دارند که در یک فضای رقابت انحصاری با قیمتهای چسبنده اقدام به تولید کالاهای متمایز yjt مینمایند.
پس از تقسیم طرفین رابطه بر سطح قیمتها، معادله عرضه حقیقی پول به صورت زیر قابل استخراج است: (25) در این مدل مقام پولی دارای دو هدف کنترل نرخ تورم و کنترل نرخ ارز است که برای دستیابی به این اهداف از دو ابزار کنترل بازار ارز و کنترل اعتبارات پرداختی به بانکها استفاده میکند.
چنانچه سطح ذخایر خارجی در دوره گذشته پایینتر از مقدار هدف بانک مرکزی باشد، مقام پولی نرخ ارز حقیقی این دوره را (از طریق افزایش نرخ ارز اسمی) افزایش داده تا با افزایش صادرات و کاهش واردات تعادل تراز پرداختها مجددا حاصل شود، لذا علامت ضریب مربوطه مثبت است.
چنانچه سطح تولید اقتصاد کمتر از میزان آن در وضعیت تعادل پایدار قرار داشته باشد، بانک مرکزی با افزایش اعتبارات اعطایی اقدام به پر کردن این شکاف میکند، لذا علامت این ضریب نیز منفی است.