چکیده:
دین اسلام برای پیروان خود احکام و دستورالعملهایی را وضع کرده و از مسلمانان،
رعایت و اجرای آنها را خواسته است. تفکرات و اندیشههای غیرالهی نیز به نظر انسانها
بازمیگردد که البته همه آنها نیز ضددینی نیست. با توجه به هدف مقاله نکاتی که
درخصوص احکام دینی میتوان مدنظر قرارداد بدین شرح است: اول اینکه این احکام فقط
بعد فردی را دربرنمیگیرد بلکه بسیاری از آنها ابعاد اجتماعی دارد که در روابط
اجتماعی باید مراعات شود و عدم توجه به آنها پیامدهای منفی به دنبال دارد. دوم
اینکه این احکام آموختنی است، لذا میتوان از آموزش و پرورش دینی سخن گفت. نکته سوم
اینکه یکی از مکانهایی که میتواند و باید نقش ارزندهای در انتقال مفاهیم دینی به
فرزندان داشته باشد، خانواده است. در این مقاله خانوادهها از لحاظ گرایشهای دینی
به مذهبی، فاقد مذهب و ضدمذهب تقسیم شدهاند. خانوادههای فاقدمذهب و ضدمذهب اساسا
به غنیسازی پایههای اعتقادی فرزندان خود نیازی نمیبینند درحالی که
خانوادههایمذهبی برای استحکام و تقویت پایههای اعتقادی فرزندان خود راهکارهایی
را جستجو، و از این لحاظ احساس وظیفه میکنند تا بخشی از حقوق فرزندان خود را تأمین
کنند.
خلاصه ماشینی:
"این اهمیت و جدیت در خانواده باید عملا برقرار شود؛ مثلا بسیار مشاهده میشود که هنگام مشاهده یک مسابقه فوتبال یا یک فیلم سینمایی از تلویزیون، والدین، بچهها را مجبور به سکوت و آرامش میکنند در حالی که چنین تعصبی را هنگام پخش برنامههای دینی و مذهبی ندارند و بدین ترتیب عملا به اینگونه برنامهها بیحرمتی میکنند و ارزش آنها را پایین میآورند در حالیکه اگر والدین این برخورد را برای برنامههای مذهبی به کار ببرند، نگرش فرزندان نیز دستخوش تغییر خواهد شد.
نکته قابل ذکر این است که نباید تصور کرد که این امور زیبا نیستند بلکه مسئله تعیین اولویت برای رفتارهاست وگرنه در اسلام نیز به زیبایی بسیار اهمیت داده شده است ولی به شرط اینکه در جای خود اقدام شود و در صورت جابهجا شدن موارد لطمات و صدمات جبرانناپذیری به زیباییهای اصیل انسانی میزند.
پیشوایان گرامی اسلام به این امر توجه زیادی داشته و در این باره توصیههای زیادی فرمودهاند؛ مثلا رسول اکرم(ص) میفرمایند: «آنکس که کودکی نزد اوست، باید در پرورش وی، رفتاری مناسب با حال کودک را در پیش بگیرد» (شیخ حر عاملی، 1401، ج 5: 126) و باز در جای دیگر میفرمایند: «رحمت خداوند بر پدری که در راه نیکی و نیکوکاری به فرزند خود کمک کند؛ یعنی به او احسان کند و همچون کودکی، رفیق دوران کودکی وی باشد واو را عالم و مؤدب بار بیاورد» (ری شهری، 1416).
بنابراین اگر مشاهده میکنیم که گرایش نوجوانان به سمت همسالانی است که برای نظریات و عقایدشان احترام قائل هستند و نوجوانان آنها را بر اعضای خانواده ترجیح میدهند، نباید تعجب کرد زیرا نوجوان این نیاز را در جمع دوستان بیشتر فراهم شده میبیند."