چکیده:
نظرات مختلف درباره اتانازی ضرورتا به دیدگاه های مختلفی باز می گردد که در زمینه اخلاق وجود دارد. بدین سان مباحثی که پیرامون اتانازی مطرح می شود، مباحث مربوط به « ارزش » ها است . برخی اعتقاد دارند که حیات ، حد اعلای خوبی است و دیگر خوبی ها با وجود حیات و زندگی معنا می یابند. بدون زندگی و حیات ، هیچ ارزش یا خوبی وجود ندارد (یعنی نمی تواند وجود داشته باشد) و حیات ، شرط لازم برای تحقق دیگر ارزش ها است . در گذشته سرعت بخشیدن عامدانه به مرگ یک انسان ، پیوسته به عنوان یک جنایت تلقی می شد، آن هم بدون توجه به شرایط بیمار و وسعت بیماری او. اما اکنون برخورد عموم با این موضوع تغییر یافته است . همکاری با انسانی که به وضوح ، تمایل خود را برای مردن اعلام داشته ، آن هم به ویژه در شرایط وجود یک بیماری لاعلاج ، امروزه به نحو فزاینده ای به عنوان عملی قابل توجیه نگریسته می شود. در واقع چنین برداشتی
خلاصه ماشینی:
"اما در اینجا بحثی معرفت شناسانه پیش می آید که آیا پزشک امکان این را دارد که کیفیت زندگی بیمار را ارزیابی کند؟ و بر چه ملاک هایی این ارزیابی استوار است ؟ درستی این ملاک ها را چگونه می توان تعیین کرد؟ آنالیز نظریه های اخلاق هنجاری ، جوابی روشن پیش روی ما نمی نهد چون هیچ اجماعی از خوبی وجود ندارد و چون در چهار سطح باید بررسی شوند، تناقضات بسیاری حاصل می شود ولی آنچه واضح است بیشتر استدلال های اخلاقی له یا علیه اتانازی ، برگرفته از همین نظریه های اخلاقی است ولی هیچکدام نمی توانند نشان دهند کدام ساز و کار برای گرفتن تصمیم در قبول یا رد اتانازی بهترین است .
در ایران ، به دلیل نوع نگاه فقاهتی قانونگذار و هیأت حاکمه به کلیه گرایشات و از جمله مباحث مربوط به اخلاق پزشکی از یک سو و همچنین بافت مذهبی لایه های میانی اجتماع و اعتقادات غیر قابل استدلال در مورد مقوله مرگ و زندگی از سوی دیگر ١ ، طرح موضوع جنجال برانگیزی مانند مرگ خوب و راحت یا قتل از روی ترحم ـ که حتی در خود اروپا بالاخص جناح واتیکان ، هنوز با آن کنار نیامده است ـ شاید زمانی چیزی بیشتر از یک مزاح علمی از سوی جامعه اقلیت دانشگاهی نمی توانست تلقی شود اما اظهارات اخیر مقام رهبری به این مضمون که : «برخی مسایل که در فقه ..."