چکیده:
اسماعیل خان صولت الدوله قشقایی (١٣٥٢ـ١٢٩٧هـ.ق ..١٣١٢ـ١٢٥٧هـ.ش .) که از سنین جوانی، وارد مناصب دولتی و فعالیت های سیاسی شد، از آن زمان تا پایان عمر، پیوسته مناصبی چون ایل بیگیگری و ایلخانیگری ایل قشقایی، حکومت در شهرهای مختلف ایالت فارس و نمایندگی مجلس شورای ملی (دوره های پنجم و هشتم از حوزة انتخابیه جهرم ) را بر عهده داشت . با آغاز رویدادهای جنبش مشروطه خواهی در فارس ، وی به حمایت از مشروطه خواهان مبادرت نمود و به رویارویی با مخالفان پرداخت . در این مقاله ، سیر تحولات زندگی سیاسی صولت الدوله از جمله جهت گیری در برابر خاندان قوام الملک ، سران ایل بختیاری، انگلیسیها و مخالفان درون ایلی و نیز چگونگی تعامل وی با قدرت های محلی و حکومت مرکزی، در این دوران مورد بررسی قرار گرفته است .
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله ، سیر تحولات زندگی سیاسی صولت الدوله از جمله جهت گیری در برابر خاندان قوام الملک ، سران ایل بختیاری، انگلیسیها و مخالفان درون ایلی و نیز چگونگی تعامل وی با قدرت های محلی و حکومت مرکزی، در این دوران مورد بررسی قرار گرفته است .
بختیاریها که از این مسئله ، آگاه بودند، برای درهم شکستن قدرت قشقاییها در جنوب ، متوجه رقیب محلی آنان یعنی خاندان قوام الملک شدند؛ از این رو، قوامیها در یک جهت گیری صد و هشتاد درجه ای وارد جرگۀ مشروطه خواهان شدند؛ بدین ترتیب ، ائتلاف جدید سیاسی علیه صولت الدوله شکل گرفت .
با وجود این ، سردار اسعد تلاش کرد تا حبیب الله خان قوام الملک را به نیابت حکومت فارس منصوب سازد؛٥ در نتیجه ، این عمل ، صولت الدوله را برآشفت و طی تلگرافی به وزارت داخله ، نسبت به اعمال بختیاریها در مرکز در خلع سلاح کردن نیروهای ستارخان و باقرخان و مسامحه در تعقیب و محاکمۀ عاملان و آمران قتل آیت الله بهبهانی اعتراض نمود.
علی رغم اینکه نظام السلطنه برای جلب اعتماد خاندان قوام ، نصرالدوله برادر قوا الملک را به ریاست ایل عرب (خمسه ) و حکومت بلوک سبعه ٦ منصوب کرده بود اما از همان آغاز حکومت وی، آنان شروع به توطئه چینی و تحریکات سوء، علیه او کردند، لذا هر دو برادر و چند تن از بستگان آنان به دستور نظام السلطنه ، در شب هشتم جمادیالأول ١٣٢٩ با عده ای محافظ حکومتی به منظور تبعید به اروپا عازم بوشهر شدند."