چکیده:
کاوش در متن قرآن حاکی از آن است که مشرکان بـا هـدف انکـار منشـا وحیـانی قـرآن و نفـی معـاد نسـبت «اساطیرالاولین » بودن به قرآن داده اند. لغویان واژه «اساطیر» را جمع «اسطوره » دانسته اند. در مفهوم این واژه نیـز تعاریف گوناگونی ارائه گردیده که حاصل آن این است که اسطوره جهان بینی ویژه انسـان باسـتانی اسـت و از جهت کشف ساختار اجتماعی زندگی بشر در زمان های بسیار دوردست و نیز سـاختمان اندیشـه ای او اهمیـت دارد. اما باید دید با توجه به ابتدایی بودن شکل زندگی عرب جاهلی میتوان اسطوره را نزد وی دقیقا به معنای اسطوره در جهان باستان دانست ؟ از مطالعه در آیات قرآن و دقت در سیاق آیات چنین برمـیآیـد کـه در نگـاه عرب جاهلی که ارتباط با جن به نوعی همه ساحت های زندگی ایشان را تحت تاثیر قرار داده ، اسـطوره همـان پیوندی است که این قوم با اجنه داشته است . بررسی ساختار زندگی عرب جاهلی و سیاق آیات موردنظر و نیز نسبت های مشابهی که مشرکان به پیامبر وارد کرده اند همگی شاهدی بر مدعای مطرح در این پژوهش است .
خلاصه ماشینی:
"اما باید دید با توجه به ابتدایی بودن شکل زندگی عرب جاهلی میتوان اسطوره را نزد وی دقیقا به معنای اسطوره در جهان باستان دانست ؟ از مطالعه در آیات قرآن و دقت در سیاق آیات چنین برمـیآیـد کـه در نگـاه عرب جاهلی که ارتباط با جن به نوعی همه ساحت های زندگی ایشان را تحت تأثیر قرار داده ، اسـطوره همـان پیوندی است که این قوم با اجنه داشته است .
علاوه بر روایتی که ثعلبی ذیل آیه ٢٥ انعام مبنی بر اجتماع چند تن از مشرکان و بحث بر سر چیسـتی آیات الهی آورده ، سخن ضحاک را نقل می کند که «اساطیر الاولین » را احادیث اقوام اولیه می داند که آنها را می نوشتند(طبرسی، ١٣٧٢، ج ٤، ص ٤٤٤) و یا ذیل آیه ٢٤ سوره نحل گذشته از ذکر نظر ابن عباس در کاذب بودن احادیث و روایات گذشتگان ، روایتی از کلبی شبیه به روایت زمخشری که قائلان این سخن را مقتسمین معرفی می کرد، می آورد(طبرسی، ٦.
آنچه سیاق آیات موردبحث و دانسته های موجود در باب زندگی اعراب پیش از ظهور اسلام نشان میدهد این است که اسطوره در اندیشه عـرب بـیش از آنکـه بـه معنای داستانهایی شگفت باشد که رسالتش پاسخ به سوالات انسان درباره هستی است ، بـه معنـای آمـوزه هـا و مطالبی است که در ارتباط با جن بدست میآید و چون افرادی مثل کاهنـان ، شـاعران و سـاحران نیـز بـا اجنـه ارتباط داشته و آنچه می گفتند به اجنه نسبت پیدا میکرد، پس ارتباط کسی چون پیامبر بـا جنیـان نیـز شـگفت نیست و قرآن که حاصل این ارتباط است نیز نمی تواند پایه و اساسی داشته باشد."