چکیده:
ابوالعلاء معری دارای اسلوبی ابتکاری و منحصـربه فـرد در فلسـفه بدبینانـه ، سـبک زندگی پوچ گرایانه و اخلاق ریاضت طلبانه است . وی به جبر مطلق در عـالم هسـتی معتقد بوده و انسان را موجودی ذاتا بدسرشت ، از نظـر عقلـی ، متحیـر و بـه لحـاظ روحی ، محبوس می دانسته است که زندگی توأم با بدبختی و رنج و آینده ای نامعلوم و تاریک در انتظار اوست . ابوالعلاء پیشنهاد می دهد که انسـان در برابـر جبـر الهـی تسلیم شود و با گسترش خودرنجی ، منتظر مرگ طبیعی باشد. این رویکرد اگرچـه جنبه منفی دنیاپرستی و لذت گرایی مادی را آشکار می کند، از منظر مکاتب فلسفی مثبت گرا و دین جامع گرای اسلام دارای نقدهای جدی است ؛ زیرا بعد کمال خواهی و آخرت گرایی را مغفول گذاشته ، اختیار انسان را انکار می کند و نظام شـر را غالـب می شمارد. در نتیجه تکلیف پذیری ، نظام کیفر و پاداش ، ارسال رسل و انـزال کتـب لغو شده ، حکمت و عدالت الهی محل تردید قرار مـی گیـرد و هدفمنـدی آفـرینش انکار می شـود. در ایـن مقالـه بـه ریشـه یـابی مبـانی فلسـفی و اخلاقـی بـدبینی و شوم گرایی شیخ معره و راهکارهای رهایی از این نوع تفکر پرداخته می شود.
Abolala Maari has innovative and unique styles regarding pessimism philosophy، nihilistic lifestyle، and ascetic ethics. He has believed in absolute fatalism in the universe and to him، human has been considered as an ill-natured creature innately، astonished rationally، and incarcerated spiritually whose life is combined with misery and suffering and an unclear and dark future is waiting for him. Abolala suggests that human should be surrender against divine fatalism and be waiting for natural death by expanding self-suffering. Although this approach will clarify the negative aspect of secularism and materialistic hedonism، it is addressed by serious criticisms form the viewpoint of positive-directed philosophical schools and the holistic religion of Islam because it has neglected the perfectionism and hereafter world، denies human free will and counts the evil system prevalent. As a result، duty acceptance، the punishment and reward system، sending messengers and revelation of books are canceled and the divine wisdom and justice will be questioned and also the purpose of creation will be denied. In this paper، we have dealt with finding the origin of the philosophical and ethical principles of Sheikh Maarehs pessimism to propose strategies to be released from this kind of thought.
خلاصه ماشینی:
"(حسین ، ۱۹۷۱: ۳۶) معری با این سخن در واقع اعتراض خود را به هبوط روح به بدن اعلام مـی کنـد که چرا خداوند بدون اینکه علت این هبوط را به او بگوید و به اختیار او واگذارد، بالاجبار اقدام به آن نموده اسـت ؛ زیرا اگر روح قادر بود که خود انتخاب کند، بین ماندن در حالت قبل از تعلق به بدن و لذت بردن از این دنیـا، به طور قطع باقی ماندن در حالت پیشین را انتخاب می کرد؛ اما چه کند که چاره ای جز قبول جبر الهی نیسـت و این قبول برای ابوالعلاء شکنجه آور و مأیوس کننده است .
برخی دیگر از لوازم عارضی و به واسطه حوادث طبیعی است ؛ همچون زلزله ها و سیل هـا کـه بـه دنبـال خود، ناملایمات و رنج ها را پدید می آورد؛ اما منشأ اصلی بسیاری از این عوامل ، خود انسان است که با اعمـال اختیاری یا زمینه حوادث ناخوشایند را فراهم می کند؛ اگرچه صرف نظر از علت موجبه شرور و حـوادث تلـخ در دنیا و زندگی بشر، هر کدام دارای آثار مفید و فلسفه خاصی است که برای یـک انسـان اندیشـمند و دیـن دار، موجب آرامش روحی و عقلی می شود."