چکیده:
امید به آدمی، شادابی، حیات و پویایی می بخشد. شادابی تن به شادابی دل وابسته است و شادابی دل در امید ریشه دارد.
در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از آیات و روایات، ضمن بیان مفهوم شناسی امید و شناسایی انواع آن، با توجه به شاخصه های امید حقیقی و جایگاه آن در اخلاقیات فردی و اجتماعی به تحلیل اخلاقی سیمای پسندیده امید در قرآن کریم پرداخته شده است.
یافته های پژوهش بیانگر آن اند که چون در جهان بینی توحیدی، امید در راستای تکامل و کمالات اخلاقی انسان است و این تکامل از منظر قرآن، به سوی خلیفه اللهی در جریان است، (بقره / ۳۰) توجه به این فضیلت اخلاقی عامل آرامش و استحکام او در برابر ناملایمات می باشد.
Reliance is a basis for human freshness, life and mobility. Freshness of human body is based upon the freshness of heart, and the latter upon reliance. The question of paper is: to what extent reliance affect ethical rules and virtues or is affected by them? In other words, what place is occupied by reliance in ethical norms and virtues? To find the reasonable answer, therefore, given the terminology of reliance and its kinds on the basis of Quranic verses and traditions in a descriptivo-analytic method, with regard to the scale of real reliance and its place in social and individual ethical virtues, the Quranic picture of it has been analyzed. Again, to support man for keeping reliance, the obstacles in the way have been referred to. As is understood, in monotheistic view of the world, reliance is known as a supporter for human ethical growth toward Divine Caliphate. Therefore, regarding moralities importantly would lead to strengthening the foundation of reliance in human, to its continuation and stability against damages.
خلاصه ماشینی:
(مجلسی، مکرر: 67 / 24) بنابراین اعتقاد به معاد و جهان پس از مرگ و امید به بهرهمندی از رحمت الهی و رسیدن به لقای او، تأثیری بس شگرف در تحکیم روح امید در نهاد انسان دارد، بهگونهایکه خداوند در قرآن یاد مرگ و تمنای آن را یکی از ویژگیهای مؤمنان واقعی و کسانی معرفی میکند که دارای ایمانی راستین و ثابتاند؛ چراکه اینان، نهتنها از مرگ نمیترسند، بلکه بهواسطه وجود روح امید در درونشان، آن را بهترین وسیله برای حصول به آرزوهای خود میدانند و پیوسته آن را از خداوند، تقاضا میکنند (بقره / 96 ـ 94) و بدینوسیله نهتنها از فشارهایی که در طریق انجام مسئولیتها بر ایشان وارد میشود رنجی نمیبرند، بلکه از آن استقبال میکنند و با منطق شهادت که به اعتقاد شهید مطهری، سوختن و حل شدن در اجتماع برای احیای جامعه است (معتمدی، 1372: 89) مرگ را در آغوش میکشند و خود را برای بهرهمندی از نعمتهای بیکران الهی در سرای باقی آماده و مهیا میگردانند؛ چراکه «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عند ربهم یرزقون».
(بقره / 265) انفاق از سویی، با پایان دادن به تمام اضطرابها و ناراحتیهای ناشی از احساس مسئولیت در برابر محرومان (توبه / 103) انسان را امیدوار میسازد که در پرتو انفاق خویش، ضمن افزایش آرامش در جامعه و از بین بردن تنشهای اجتماعی ناشی از فقر، شخصیت سالم و فطرت خدایی خویش را حفظ کرده، بر صبغه و رنگ الهی خویش باقی بماند (موسویلاری، 1386: 202) و از سوی دیگر موجب زنده شدن روح ایمان و برادری انسانی در جامعه شده، در پرتو آن، روح امید به آینده در میان سایر افراد را افزایش دهد؛ (طباطبایی، 1417: 9 / 11) ازاینرو، امیدواران حقیقی برای حفظ امید خویش و تقویت آن، از طریق انفاق درصدد اصلاح خود و جامعه برمیآیند؛ «إن الذین یتلون کتاب الله و ...