چکیده:
هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین فلسفه آموزشی و سبک رهبری مدیران با جو سازمانی
در دانشکدهها و گروههای تربیت بدنی دانشگاههای دولتی ایران بوده است.در این
تحقیق 63 مدیر و 185 عضو هیات علمی شرکت داشتند.ابزار اندازه گیری این تحقیق شامل
پرسشنامه پیش فرضهای فلسفی وایلز و باندی({L APP L})که توسط مدیران تکمیل شده،
پرسشنامههای جو سازمانی ساسمن و دیپ({L QCO L})و سبک رهبری از دیدگاه دیگران هرشی
و بلانچارد که توسط اعضاء هیات علمی تکمیل گردیده است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل
یافتهها نشان میدهد که فلسفه آموزشی غالب در 22 گروه و دانشکده تربیت بدنی فلسفه
تجربه گرائی (51/3_+6/33)و پایین ترین نمره به فلسفه آرمان گرائی(93/3_+9/26)مربوط
میشود.سبک رهبری غالب در 13 دانشکده و گروه تربیت بدنی سبک رهبری
استدلالی(16/2_+5/4)است.سبکهای دستوری(36/2_+9/2) و مشارکتی(14/2_+8/2)به ترتیب
بعد از سبک استدلالی بالاترین نمرهها را داشتند.و نهایتا سبک تفویضی
(69/2_+7/1)کمترین نمره را داشت.میانگین نمره جو سازمانی دانشکدهها و گروههای
تربیت بدنی برابر با 47/11_+2/43(جو متوسط)بود.بالاترین نمره جو به گروه
اردبیل(4/55 از 80)(جو نسبتا"باز)و پایین ترین نمره به دانشکده تربیت بدنی
الزهرا(5/30 از 80)(جو بسته)مربوط است.همچنین بین فلسفههای آموزشی و جو سازمانی و
زیر مجموعههای آن ارتباط معنی دار در حد 05/0>P مشاهده نگردید.بین سبک رهبری
مشارکتی و جو سازمانی و بعد وضوح و روشنی نقش ارتباط معنی دار در حد 01/0>P مشاهده
شد.همچنین رابطه معنی داریبین سبک مشارکتی با ابعاد رضایت از پاداش،
وضوح، روشنی هدف و اثر بخشی رویهها در حد 05/0>P مشاهده گردید.بین فلسفههای
آموزشی و سبکهای رهبری مدیران ارتباط معنی دار در حد 05/0>Pمشاهده نگردید.
خلاصه ماشینی:
"همانطور که در جدول 6 مشاهده میشود، اما متوسط و ضعیف مثبت بین فلسفه جاودان گرائی با سبک مشارکتی(234/0 r)و سبک دستوری(17/0 r)دیده میشود، اما ارتباطها با توجه به استنباط آماری معنا دار نیستند بنا بر این فرضیه 3 مبنی بر عدم ارتباط بین فلسفههای آموزشی و سبکهای رهبری مدیران تایید میشود.
از جمله دلایل همسوئی تحقیقات فوق با تحقیق حاضر و این که چرا گرایش غالب مدیران به سوی فلسفه تجربه گرائی است، میتوان به وجود تغییرات دائمی در علم و تکنولوژی و نیاز به بازنگری در مفاهیم نهادینه شده و ضرورت سازگاری با وضعیت جدید و نیز توجه مراکز آموزشی بر کاوشگری برای دست یابی به حقایق و همچنین دیدگاه مثبت مدیران نسبت به تغییر به عنوان یک فرآیند و اثرات فرهنگی جوامع و نقش تاثیر گذار دانشجویان بر روندهای آموزشی اشاره کرد.
نگاهی به زیر مجموعههای جو سازمانی بیانگر آنست که در بعد وضوح و توافق هدف با توجه به نمره میانگین بدست آمده(8 از 16)در گروهها و دانشکدهها این بعد در حد متوسط و پایین ارزیابی میشود و نشان میدهد که اهداف موسسه آموزشی برای اعضاء هیات علمی به خوبی واضح و روشن نیست.
بحث مربوط به همبستگی بین انواع فلسفههای آموزشی و جو سازمانی و زیر مجموعههای آن گرچه ارتباط متوسط و معکوسی بین روشنی و هدف و فلسفه جاودان گرائی مدیران(291/0)وجود داشت، اما با توجه به استنباط آماری این ارتباط معنادار نبود.
بحث مربوط به همبستگی بین انواع سبکهای رهبری و انواع فلسفههای آموزشی مدیران یافتهها نشان میدهند که ارتباط متوسط و ضعیف مثبت بین فلسفه جاودان گرائی با سبکهای مشارکتی(234/0 r) و سبک دستوری(17/0 r)دیده میشود اما این ارتباط با توجه به استنباط آماری معنا دار نبود."