چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی هنر تراژیک در تراژدی اصیل در ادبیات قرن هجدهم آلمان میپردازد. دلایل درخشش تراژدی در کنار دیگر انواع ادبی ادبیات نمایشی، ساختار و محتوای تراژیک آن است. این بحث بر اشارات ارزندة ارسطو در کتاب فن نویسندگی استوار است و شالودة تفکر تراژدینویسان بزرگی مانند لسینگ و فریدریش شیلر نیز برگرفته از همین نکات است. در این پژوهش، نمایشنامة مشهور ژاندارک اثر شیلر مطالعه میشود تا ساختار و هنر تراژیک از نظر او بهطور ملموس و با مثال نشان داده شود. هدف اصلی این پژوهش، معرفی دیدگاههای متفاوت نویسندگان آلمانی بهخصوص شیلر درمورد هنر تراژیک و آشنایی با ویژگیهای یک تراژدی واقعی از نظر ارسطوست تا به کمک این یافتهها بتوان یک تراژدی واقعی را بهدرستی تحلیل و تفسیر کرد. تمرکز این مقاله، بر جهانبینی شیلر درمورد ماهیت جسمی و معنوی انسان و نظر او دربارۀ هنر تراژیک است که برای آن، دو شرط اساسی، یعنی ترسیم پیروی انسان از غرایز نفسانی و مقاومت اخلاقی او دربرابر آنها قائل است.
خلاصه ماشینی:
واژه های کلیدی: تراژدی، حس همدردی، ساختار و هنر تراژیک ، شخصیت متعادل ، ضرورت خطا مقدمه این جستار به معرفی ویژگیهای یک تراژدی ناب و اصیل و هنر تراژیک از دیدگاه ارسطو نخستین نظریه پرداز تراژدی، گوته ، لسینگ و به ویژه فریدریش شیلر با استناد به نمایشنامۀ دوشیزة اورلئان ١ یا ژاندارک میپردازد و نظر شیلر درمورد هنر تراژیک را به همراه مثال های متعدد از این اثر نشان میدهد.
مهم این است که فردی با چنین اشتباهی، درمقابل امیال و احساسات درونی مقاومت اخلاقی کند و همین مبارزه با نفس ، سبب بزرگی روح او و حس همدردی انسان ها شود؛ بنابراین ، ترسیم عواطف دنیوی و درنتیجه رنج روحی و جسمی و مقاومت درمقابل هوس ، دو ویژگی اصلی تراژدی از دیدگاه شیلرند که موضوع دوم ، در کلام ژاندارک کاملا مشهود است .
«بزرگی قهرمان در تراژدی به این دلیل است که او در تضاد میان عشق و وظیفه یا انگیزه های ژرف تر» (سخنور، ١٣٨٥: ٦٤) عمل به وظیفه را بر میل درونی نفسانی خود ترجیح میدهد و این چنین خود را بالاتر از عامۀ مردم نشان میدهد؛ بنابراین ، مرتکب اشتباه شدن در کنار شخصیت معتدل قهرمان ، از نظر ارسطو، لسینگ و شیلر، جزء شرایط تراژیک بودن یک سرنوشت اند.
ساختار تراژیک نمایشنامه ، از دیدگاه شیلر بسیار پیچیده تر به نظر میرسد؛ زیرا او برای این موضوع ، دو شرط اساسی قائل است : «اولین قانون هنر تراژیک ، ترسیم درد و رنج جسمی و روحی و دومین قانون ، توصیف مقاومت اخلاقی دربرابر غرایز و نفس است » (شیلر، ١٩٧٠: ٥٨).