چکیده:
نظام تجاری چندجانبة جهان بهمثابة یکی از نظامهای فرعی نظام بینالملل کنونی از زمانی که در دوران پس از جنگ جهانی دوم در سال 1947 در شکل موافقتنامة عمومی تعرفه و تجارت (گات) ظهور کرد، انتقاد کشورهای مختلف را در پی داشته است. با تبدیل گات به سازمان جهانی تجارت در سال 1994، نهتنها نارضایتی کشورها از عملکرد این نظام از بین نرفته، بلکه در بسیاری از موارد افزایش هم یافته است. افزون بر آن، در کنار دولتها، جامعة مدنی نیز به مخالفت با عملکرد ناعادلانة این نظام برخاسته است. این وضعیت سبب طرح این پرسش شده که چه عواملی موجب عملکرد ناعادلانة نظام تجاری چندجانبة جهان شده است و تردید در مشروعیت این نظام و نهاد مدیریتکنندة آن یعنی سازمان جهانی تجارت وارد کرده است؟ این مقاله با این فرض به بررسی این موضوع میپردازد که عوامل ساختاری همچون فقدان عضویت فراگیر، غیردموکراتیک بودن فرایند تصمیمگیری، توزیع ناعادلانة منافع و نبود شیوههای کارامد احقاق حق از علل اصلی عملکرد ناعادلانة نظام تجاری چندجانبه است.
The multilateral trading system as a sub-system of the present international system from Its beginning as GATT in 1947، after Scond World War، until now have been criticized by different countries. With the conversion of GATT into the WTO in 1994، not only dissatisfaction of the countries with the performance of multilateral trading system have not gone away، but in many cases also have increased. Furthermore، alongside governments، civil society criticized the unjust performance of the system. This has raised the question of what factors have led to unfair performance of the multilateral trading system and questioned legitimacy of WTO as its management entity? This paper Given that the structural factors such as the lack of universal membership، the undemocratic nature of the decision making process، Unfair distribution of benefits & lack of efficient methods for adjudication are the main causes of unfair performance of the multilateral trading system، deal with this issue.
خلاصه ماشینی:
پرتو نظام تجاری چندجانبة کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته که بیش از چهارپنجم اعضای نظام تجاری چندجانبه را تشکیل می دهند، از این نظام و مقررات و کارکردهای آن ناراضی اند وچه عواملی نظام تجاری چندجانبة جهان را از نظامی عادلانه دور کرده ،تردید درمشروعیت این نظام و نهاد مدیریت کنندة آن یعنی سازمان جهانی تجارت وارد کرده است والزام های شکل گیری نظام تجاری عادلانه و شفاف جهانی چیست و برای اصلاح نظام کنونی و تبدیل آن به نظامی عادلانه چه باید کرد.
از لحاظ نظری ،نظام تجاری چندجانبة جهان برای تحقق اهداف یادشده در مقدمة موافقتنامة عمومی تعرفه و تجارت -که فلسفة شکل گیری این نظام است - یعنی مواردی همچون بالابردن سطح زندگی مردم کشورهای عضو، فراهم کردن امکانات ایجاد اشتغال کامل ، افزایش درآمدهای واقعی و افزایش تقاضا و بهره برداری مؤثر از منابع جهانی و گسترش تولیدو تجارت بین المللی بر اساس اصولی همچون اصل عدم تبعیض ، اصل رفتار ملی ، اصل دولت کاملة الوداد، اصل آزادسازی تجاری ،اصل تجارت عادلانه ،اصل شفافیت و اصل رفتار ویژه و متفاوت با کشورهای در حال توسعه -که از لحاظ نظری بر مبنای عادلانه استوار است -عمل می کند.
سازمان جهانی تجارت در جایگاه متولی مدیریت نظام تجاری جهانی که با آنکه تأکید می کند این سازمان «عضومحور»است که تصمیم های آن در سطوح مختلف بااجماع همة کشورهای عضو اتخاذ می شود، نمی تواند خود را از میراث منفی تصمیم گیری اتاق سبزکه از گات به یادگار داردو به شدت مورد اعتراض کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته است ، مبرا کند و بیشتر برای توجیه آن اقدام کرده است .