چکیده:
خلیج فارس به عنوان یکی از مهم ترین زیرسیستم های منطقـه ای جهـان ، منشـا تحـولات عظـیم بین المللی بوده است ؛ لذا از ویژگیهای مهم این منطقه نزاع بر سر تفـوق قـدرت بـین بـازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای است . حضور قدرت های فرامنطقه ای پرتغال ، هلنـد، انگلسـتان و ایـالات متحده از گذشته تاکنون و تنازع کشورهای درون منطقه ای همواره این منطقه را بـا چـالش هـایی متعدد روبه رو کرده و سبب افتراق بین کشورهای منطقه شده است . اما شش کشور حاشیه جنوبی این پهنه آبی که شباهت های ساختاری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارنـد، متـاثر از تحـولات بین المللی مانند انقلاب اسلامی ایران ، اشغال نظامی افغانستان توسـط شـوروی، جنـگ تحمیلـی عراق علیه ایران و عمیق تر شدن مناقشه اعراب و اسرائیل ، در سال ١٣٦٠ دست به ایجاد سازمانی منطقه ای به نام «شورای همکاری خلیج فارس » زدند. سیاست ها و اهداف شورا در ظاهر اقتصادی و به منظور همبستگی بین اعضا بود، اما با توجه به تحولات جهانی و منطقـه ای، ایـن اهـداف و سیاست ها به سیاسی و امنیتی تغییر کرد. سیاست خارجی شورای همکاری خلیج فارس غالبـا در راستای حفظ همبستگی با هژمون نظام بین الملل یعنی ایالات متحده امریکـا در مقابـل نیروهـای برهم زننده نظم منطقه ای و جهانی یعنی ایران و عراق با هدف حفظ موازنه قوا در این منطقه بـوده است . این فرضیه با توجه به سیاست های شورا در قبال تحولات منطقه ای نظیـر جنـگ تحمیلـی عراق علیه ایران ، اشغال نظامی کویت توسط عـراق ، اشـغال فلسـطین توسـط اسـرائیل ، پرونـده هسته ای ایران ، تحولات بیداری اسلامی در بحرین و یمن و ناآرامیهای سوریه از سال ٢٠١١ تـا حدود زیادی قابلیت مطالعه دارد.
خلاصه ماشینی:
"سیاستهای امنیتی ـ نظامی خارجی اختلاف نظر در مورد شدت تهدیدها و تفاوت در برداشتها درباره میزان ارتباط با قدرتهای فرامنطقهای و نحوه برخورد با جمهوری اسلامی از یک سو و تفاوت ساختاری نیروهای مسلح و نوع تسلیحات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از سوی دیگر باعث شده است همگرایی و اتخاذ سیاست واحد در مورد مسائل امنیتی و نظامی خارجی در شورا با مشکلاتی روبهرو شود.
org,2011) در خصوص حضور نیروهای فرامنطقهای به ویژه ایالات متحده در منطقه باید گفت بر خلاف جمهوری اسلامی ایران که امنیت منطقه را در گرو حضور تمام کشورهای منطقه میداند، شورای همکاری خلیج فارس دیدگاه تقابلی دارد و معتقد است برای حفظ امنیت خود باید از کشورهای فرامنطقهای استفاده کرد و دلیل آن بدبینی سنتی نسبت به ایران و عراق است.
همانطور که گفته شد، حوادث 11 سپتامبر کشورهای عضو شورا را در سیاستگذاری در وضعیت سختی قرار داد و آنها را مجبور کرد دو سیاست متناقض را پیش گیرند: اول، همراهی امریکا در جنگ با طالبان از جمله محدود کردن کمکهای مالی شهروندان خود به گروههای اسلامی، اعلام آمادگی برای همکاری نظامی و در بعضی مواقع دست زدن به برخی اصلاحات سیاسی؛ دوم، انتقاد از سیاستهای امریکا به ویژه در قبال اسرائیل (ادریس، 1381: 194ـ193).
مهمترین ویژگی موازنه جدید حضور امریکا در منطقه به منظور برقراری توازن بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس و ایران است؛ زیرا در حال حاضر حتی عربستان سعودی به عنوان قدرتمندترین عضو شورای همکاری خلیج فارس، ایران را عامل تهدید و نگرانی خود میداند؛ اما حضور گسترده نیروهای امریکایی در منطقه سبب گسترش جو بیاعتمادی ناشی از مداخله خارجی، رقابتهای شدید تسلیحاتی و دامن زدن به اختلافات مرزی و ارضی بین کشورهای منطقه به ویژه اعضای شورای همکاری و ایران شده است."