چکیده:
مقالة حاضر به منظور بررسی دقیق فن جواب، که به معنای سرودن شعری با وزن، قافیه، و محتوای کلی مشترک با شعری از شاعری دیگر است و با انگیزة همسری یا برتریجویی سروده شده است، به روش توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شد. با توجه به اینکه این دو انگیزه مبنای تعارض در معنی ناسازگاری و اختلاف نظر بین دو فرد (شاعر) است، با تمرکز بر اشعار چاپی فارسی از آغاز تا قرن ششم به ارائة تعریف این فن و بیان شرایط جوابگویی و بررسی انواع جدی و غیرجدی (نقیضه) آن پرداخته شد. همچنین پس از بررسی علل و انگیزههای تعارضی جواب و معارضهطلبی در شعر نشان داده شد که این فن همواره یکی از روشهایی بوده است که شعرا با آن نقد و نظر خود را دربارة شعر خود و اشعار دیگران ابراز میکردهاند.
خلاصه ماشینی:
فقط به نظر می رسد که مجابات همان طور که ترجمـة عربـی آن از بـاب مفاعله نشان می دهد نوعی جواب گویی هم زمان بوده است : نشســته بــود آن دختــر دلفــروز به راه و رودکی می رفـت یـک روز اگــر یتــی چــو آب زر بگفتــی بســی دختــر از آن بهتــر بگفتــی بسـی اشـعار گفـت آن روز اسـتاد کــه آن دختــر مجابــاتش فرســتاد (عطار نیشابوری ، ١٣٦٨: ٣٤٨) در تقسیم بندی ای کلی نوشته اند: اصولا اشعاری را که شاعران فارسی گو به تبع یا اقتضای شاعران بزرگ و سرآمد هم عصر یا پیش از خود سروده یا جواب گفته اند می توان مجابات شاعرانه نامید و آن را به دو نوع نظیره و نقیضه تقسیم کرد: الف ) اشعاری که موضوع آن ها مطالب جد اسـت و شـاعر در آن ها قصد همسری و همسانی یا منافست و رقابت داشته ، نظیره و شاعر آن را نظیره گو و فعل شاعر را نظیره گویی خوانند، ب) اشعاری که موضوع آن ها طنز، هزل ، یا هجو اسـت و در آن ها شاعر از سبک ، قالب ، و وزن یکی از شاعران متقدم یا معاصر پیروی کرده امـا به جای مطالب جد او مطالب سست و سخیف و کم ارزش یا هـزل آمیـز را وارده کـرده ، نقیضه و شاعر آن را نقیضه گو و عمل شاعر را نقیضـه گـویی گوینـد (نیکوبخـت ، ١٣٨٢: .