چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر منبع کنترل درونی در افزایش رضایت زناشویی است . روش پژوهش ، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل -می باشد. جامعه آماری پژوهش ، شامل دانشجویان متاهل دانشگاه فرهنگیان بابل بود. نمونه اولیه شامل ١٠٠ زوج بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس از این جامعه ، زوج هایی که در ابزار پژوهشی(مقیاس رضایت زناشویی و منبع کنترل ) نمرات شان از میانگین نمونه کمتر بود، ٢٠ زوج انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ( ١٠ زوج در گروه آزمایش و ١٠ زوج در گروه کنترل ) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه تشخیصی، تست رضایت زناشویی انریچ و مقیاس منبع کنترل راتر بود. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که ، آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر منبع کنترل درونی در افزایش رضایت زناشویی موثر بوده است . بنابراین ، مداخله آموزشی مبتنی بر منبع کنترل درونی می تواند به عنوان یکی از روش های مداخله ای برای زوج هایی که از نارضایتی زناشویی رنج می برند مورد استفاده قرار گیرد
خلاصه ماشینی:
یافته های پژوهش نشان داد که ، آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر منبع کنترل درونی در افزایش رضایت زناشویی مؤثر بوده است .
همچنین مشخص شده است که برای زوج های دارای منبع کنترل درونی بیشتر، احتمال کمتری وجود دارد که انتظار داشته باشیم ازدواج شان به طلاق منتهی گردد ( ١٩٩٨,Weaver &Lachman .
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر منبع کنترل درونی در افزایش رضایت زناشویی در جامعه ایران است .
نتایج جدول ١ نشان می دهد که در گروه آزمایش میانگین نمرات پس آزمون رضایت زناشویی و خرده مقیاس های آن بیشتر از میانگین همان نمرات در پیش آزمون است ، بدین معنی که در ابعاد ارتباط زناشویی، روابط جنسی، حل تعارض ، مدیریت مالی، ارتباط با خانواده همسر و اوقات فراغت تفاوت ، آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر منبع کنترل درونی در افزایش رضایت زناشویی مؤثر بوده است .
می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر منبع کنترل درونی بر مهمترین خرده مقیاس های رضایت زناشویی مؤثر بوده است .
نتیجه در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر منبع کنترل درونی در افزایش رضایت زناشویی زوجین مورد بررسی قرار گرفت .
بنابراین ، می توان نتیجه گرفت که با افزایش مهارت های ارتباطی منبع کنترل درونی زوجین ، میزان رضایت از زندگی زناشویی آنان نیزافزایش می یابد.
همچنین نتایج این پژوهش با یافته های Pervin(١٩٩٨)، Camp و Ganong(١٩٩٧)، Rose (١٩٩١)، Agostini و Spanhol (١٩٩٣)، Myers (١٩٩٩)، Berg-Cross (٢٠٠١)، Hunler (٢٠٠٢)، Bali , Dhingraو Baru (٢٠١٠) و Scuka(٢٠١١) همسو است .