چکیده:
امروزه نقش مالیات ها در تامین دولت و اجتماع بسیار پررنگ است. این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی به این موضوع می پردازد که آیا اسلام برای تشکیل و اجرای نظام مالیات ستانی در قالب مالیات های شرعی و حکومتی، دارای مبانی نظری و اصول مالیاتی است؟ اگر در نظریات، قانون ها، سیاست های مالیاتی و نتایج آنها، این مبانی و اصول در شرایط عادی مورد توجه واقع نشوند، یا بین آنها تزاحم پیش آید، اقتصاد اسلامی چه نظری دارد؟ براساس یافته های تحقیق، از راه مراجعه به متون، عمده ترین مبنای نظری، که در عمل دارای آثار بسیاری است، شرکت فقرا و محرومان جامعه در اموال مسلمانان است. برخی از مهم ترین این اصول عبارتند از: عدالت، قصد قربت، موافقت با تقوا، و ترکیب بهینه درآمد مالیاتی با سایر درآمدهای دولت اسلامی با گرایش به مالیات کمینه. در صورت نادیده گرفتن آنها در هریک از مراتب چهارگانه «نظر»، «قانون»، «سیاست» و «نتیجه»، مشروعیت، مقبولیت یا آثار مطلوب منظور اسلام و اقتصاد اسلامی از بین می رود. این اصول مهم در صورت تعارض با سایر امور خارج از این اصول و مبانی، از جمله کارایی، لازم الرعایه هستند.
خلاصه ماشینی:
"اسلام می خواهد مسلمانان، خود ضامن اجرای این قوانین و مسئولیت ها باشند و هرچند دولت اسلامی می تواند ابتدا وارد این عرصه شود، ولی بهتر آن است که با تربیت اجتماعی و اعتماد به مسلمانان، در این مسائل دخالت نکند (مصباح، 1378ب، ج 2، ص 75) تا نیاز نباشد یک نظام مالیاتی مرکزی و قدرتمند، فعالیت های اقتصادی آنها را جهت دهد، هرچند وجود یک نظام مستحکم و قدرتمند نیز از نتایج مسئولیت پذیری فعالان اقتصادی و کارگزاران حکومتی است.
در طرف مقابل، مردم هم باید به والی حق اسلامی، که عادل و خیرخواه شهروندان اسلامی است، اعتماد کامل داشته باشند و فرمان های او را در امور اقتصادی، از جمله پرداخت مالیات در تمام جنبه های آن ـ از قبیل تعیین نرخ آن ـ به صلاح خود و جامعه و کشور اسلامی بدانند، و متوجه باشند که دولت قصد زورگویی و محروم ساختن آنها را از یک زندگی معمولی ندارد، بلکه دولت امانتدار وجوه پرداخت شده است و قصد دارد آنها را در بهترین کارهایی که نفع آن به عموم مردم و از جمله مؤدیان می رسد، هزینه کند.
نکته دیگر که البته از سوی اقتصاددانان متعارف نیز بدان توجه شده و اسلام پیش از این بر آن بسیار تأکید داشته این است که اصل «منفعت» متضمن آن است که کسی از خدمات عمومی استفاده کند هزینه آن را پرداخت کرده است، و حال آنکه لازمه این مطلب آن است که بسیاری از افراد جامعه، که فقیرند، از کالاهای عمومی بی بهره باشند (پژویان، 1386، ص 98) و این خلاف نظریه «اعاله اجتماع» توسط دولت اسلامی است."