چکیده:
با گسترش بحران‌های محیط زیست، آموزش زیست محیطی به بخش جدایی ناپذیری از نظام‌های آموزشی تبدیل شده است. از آنجا که اساس مسائل زیست محیطی از نظر ماهیتی، میان رشته‌ای، فرابخشی و کل نگر است، لذا از منظر تئوریک، با رویکردهای متفاوتی می‌توان به آن نگریست و در پی آن، آموزش‌های  مربوط به آن را می‌توان از دیدگاه و رویکردهای متفاوتی بررسی نمود. از این رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی دیدگا‌ه‌ها و رویکردهای زیست محیطی و آگاهی از اندیشه‌های آموزش و برنامه درسی محیط زیست و مقایسه آنها با یکدیگر و دستیابی به یک دسته بندی کلی در این زمینه بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که با مرور منابع موجود در این زمینه انجام پذیرفته است. نتایج نشان می‌دهد نوع نگرش به مسایل زیست محیطی، آموزش‌های متفاوتی را سبب می‌شود و در یک دسته بندی کلی، رویکردهای زیست محیطی در دو دسته انسان مدارانه و محیط مدارانه و رویکردهای برنامه درسی در دو دسته فنی و سخت و غیرفنی و نرم قرار می‌گیرند و در این طبقه بندی، رویکردهای آموزش زیست محیطی را می‌توان در گروه رویکردهای غیرتکنیکی، انعطاف پذیر و انسان‌گرای برنامه درسی مورد بررسی قرار داد.
خلاصه ماشینی:
ضمن اینکه در هر فرد نسبت به حوادث و تغییرات محیط زیستی، حساسیت به وجود میآورد به گونهای که ضمن تشخیص مسائل ، به ابداع روشها و حل مسائل مربوطه بپردازد (Boroumand, 1991) آموزش زیست محیطی در وسیعترین معنای خود، رشد آگاهی، کسب دیدگاههای جدید، ارزشها، نگرشها، مهارتها و رفتار برای دستیابی به یک محیط زیست پایدار است (, Australian Government Department of the, 2000 Environment) در دو دهه گذشته موضوع آموزش زیست محیطی بزرگترین حوزهای بوده که تلاش داشته است تا به عنوان بخش اصلی فرایند آموزش پذیرفته شود (Simmons, 2010) ،) و شامل طیف گستردهای از روشهای تدریس، موضوعات و مخاطبان بوده است که به برنامه ریزان زیست محیطی تعاریف مشخص، راهنماها، اهداف و استانداردهایی از آموزش زیست محیطی ارائه میدهد (Monroe & et,al.
به طورکلی هدف این رویکرد سبز، کمک به فراگیران است تا معنای خود را از جهان طبیعت شکل داده و ضمن آگاهی برای حل و عملی نمودن راهکارها، انگیزه داشته باشند (Cridel, 2010) ، آموزش زیست محیطی صرف نظر از اینکه مقولهای چند بعدی است، همواره از موضوعات مورد توجه برنامه ریزان درسی بوده است.
به جدایی هستی شناسانه بین انسان و طبیعت معتقد و انسان را هدف توسعه میداند اما دیدگاه پایداری (Sustainability) به طور گستردهتر به ماورای ریشههای انسان محوری توسعه پایدار میرود (Abedi Sarvestani & Shah vali,2008)و به درک سیستمهای اجتماعی، انسانها، فرایند، روابط و ارزشها توجه نشان میدهد که از ان تعبیر به «آموزش برای پایداری» (Education for sustainability) میشود (Shobeiri & Abdullahi, 2009)13- دیدگاه جغرافیایی گرایی : (Geographism)جغرافیا و محیط طبیعی را اصلیترین عامل تشکیل دهنده جامعه، تاریخ و رفتارهای انسان میداند (Shafiee Mazandarani,1997).