چکیده:
قتل های سریالی، که طی سه دهه گذشته در کشورمان رشد داشته ، بیش از هر جرم دیگری وجدان جمعی را جریحه دار کرده است . بر همین اساس تلاش های مختلفی برای تبیین این پدیده از سوی جرم شناسان ، روان شناسان و جامعه شناسان صورت گرفته که مقاله حاضر یکی از این تحلیل هاست . هدف از انجام این تحقیق ، ارائه تحلیلی جامعه شناختی از اولین زن قاتل سریالی در ایران بوده ، که با تاکید بر سه مولفه شرایط خانوادگی، شرایط محیطی و پایگاه اجتماعی – اقتصادی قاتل انجام شده است . تحقیق حاضر با توجه به موضوع ، از روش کیفی و تاکید بر مطالعه موردی (مورد پژوهشی) سود جسته است . جامعه آماری تحقیق پرونده قاتل سریالی بوده ، که جهت جمع آوری اطلاعات ضمن بررسی اسنادی (بررسی اسناد موجود در خصوص علل و انگیزه های قتل های سریالی)، از طریق مصاحبه های عمیق با کارشناسان ، بازجوها، قاضی پرونده ، دوستان ، همسایه ، اعضای خانواده قاتل و مقتولان استفاده شده است . برخی از مهمترین یافته های این تحقیق با تاکید بر سه مولفه یادشده ، به ترتیب عبارتند از: وضعیت خانوادگی قاتل نابسامان بوده است برای نمونه ، اختلافات زیادی بین بعضی از اعضای خانواده وجود داشته ، برخی اعضای خانواده و بستگان سابقه خشونت و اعتیاد داشته اند، سطح تحصیلات اعضای خانواده و خود قاتل پایین بوده است ، منزلت شغلی قاتل و اعضای خانواده در حد پائینی قرار داشته است . محل مسکونی و در کل محیط اجتماعی قاتل به سبب وجود افراد ناباب ، به میزان زیادی جرم خیز بوده است . قاتل فاقد برخی مهارت های فردی – اجتماعی مهم بوده است . برای مثال مهارت حل مشکلات ارتباطی – اجتماعی. قاتل از مشکلات اقتصادی و معیشتی حادی مانند درآمد بسیار پائین ، بیکاری فصلی، و بدهکاری(که خود از عوامل تشدید کننده برای انجام قتل هایشان شده بود) شدیدا رنج می برد. اگر چه اطلاعات اندکی در باره خصوصیات فردی و شخصیتی قاتل وجود دارد و این اطلاعات چندان توضیح گر قتل های سریالی وی نیست ، در عوض عوامل اجتماعی و محیطی اثرگذار بر بروز قتل های سریالی (مانند خان واده از هم گسیخته ، محیط زندگی نامناسب و وضعیت نابسامان اجتماعی ) در زندگی وی حضوری جدی داشته است .
خلاصه ماشینی:
از این جهت که (سوالات تحقیق ) تاثیر «خانواده »؛ «وضعیت اقتصادی – اجتماعی»؛ و «محیط زندگی و جغرافیایی » در شکل گیری قتل های سریالی تا چه اندازه بوده است ؟ بررسی چنین موضوع مهمی می تواند برای پلیس های زن که در حال کسب تجارب علمی و تخصصی اند، حائز اهمیت باشد.
از این رو هدف اصلی این تحقیق ارائه تحلیلی جامعه شناختی از اولین قاتل زن سریالی با تأکید بر سه متغیر شرایط خانوادگی و تاثیرات خانواده ، عوامل موقعیتی(اجتماعی-محیطی) برانگیزاننده ، و سرانجام نقش پایگاه اجتماعی قاتلان در بروز قتل های سریالی است .
به هرترتیب جرم (مثلا قتل سریالی) نوعی نقص وفاق اجتماعی و به عبارت دیگر ماحصل گسست اجتماعی است (سلیمی و داوری، ١٣٨٥) براساس نظریه مرتون ، تبلیغات از طریق انواع رسانه های جمعی، فرد را به طور بینهایت تحت فشار می گذارد که اهداف فرهنگی(مانند این که پول بیشتری درآورد و بیش از پیش به مصرف انواع لوازمات ، حتی غیر ضرور دست بزند) جامعه را که وسایل آن فراهم نیست را به هر ش کلی که هست به دست آورد(محسنی، ١٣٨٦) و این خود به بروز انواع جرایم کمک می کند.
جدول ١: توصیف متغیرهای جمعیت شناختی مقتولین )به تصویر صفحه مراجعه شود) د) یافته ها درباره قاتلان سریالی(مندرج در پیشینه تحقیق ) نشان می دهند که موارد مشترکی از قتل (به جهت صحنه جرم و ویژگی های قاتل ) وجود دارد که برخی از آنها(که با مورد مطالعه ما نیز تا اندازه ای مطابقت میکرد) درزیر آمده است .