چکیده:
نسبت چالش برانگیز عرفان و سیاست همواره در طول تاریخ اسلام مـورد مناقشـه میـان متفکران بوده است . عده ای با تاکید بر فضیلت مدنی، تنهـا راه سـعادت انسـان را در حیـات سیاسی جستجو می نمایند، در حالی که برخی نیز بر تکیـه سـتون سیاسـت بـر عرفـان پـا فشاری دارند.اما به نظر می رسد کنش سیاسی اسماعیلیان نزاری و بـه ویـژه اندیشـه هـای حسن صباح به خوبی نمایانگر پیونـد محکـم عرفـان نظـری و سیاسـت عملـی مـی باشـد . حکومت حسن صباح بدون پیوند مفهوم نبوت و امامت با توحید قابل فهم نیست و از طـرف دیگر جایگاه محوری امام در این نظریه سیاسی بر غیر قابل انفکاک بودن زعامت سیاسـی از امامت شیعی تاکید می نماید.
خلاصه ماشینی:
رابطه عرفان و سیاست در اندیشه سیاسی شیعه با تاکید بر دولت امامت گرای عرفان محور اسماعیلیان نزاری (حسن صباح ) عزیزکمالیان 1 دکترعباس صالحی نجف آبادی ٢ چکیده نسبت چالش برانگیز عرفان و سیاست همواره در طول تاریخ اسلام مـورد مناقشـه میـان متفکران بوده است .
حکومت حسن صباح بدون پیوند مفهوم نبوت و امامت با توحید قابل فهم نیست و از طـرف دیگر جایگاه محوری امام در این نظریه سیاسی بر غیر قابل انفکاک بودن زعامت سیاسـی از امامت شیعی تاکید می نماید.
(فرمانیان ،١٩٢:١٣٨٩) نظام هستی شناسی اسماعیلیه بر این بناست که ذات باری، عقل کل یا عقل اول راپدیـد آورد ومظهر عقل کل دراین عالم ناطقان یاپیامبران اولوالعزم اندکه تعداد آنهـا هفـت تـن و دوره زمانی هرکدام ازآنها هزار سال است که با ظهور نـاطق جدیـد، شـریعت پیشـین نسـخ میشـود و هـر یـک از ایـن نطقـا یـک وصـی دارد کـه در اندیشـه اسـماعیلیه او را اسـاس مینامند.
(همان ، ١٣٨٦: ٦٦) اصل دوم :(لزوم وجود معلم صادق ) در این بخش حسن صباح ، پس از اثبات لزوم امام و معلم ، این پرسش را مطرح میکنـد که آیا معلم مورد لزوم ، بایستی دارای مرجعیت باشد و یا اینکه هر معلمی از عهده ایـن کـار برمیآید، اگر هر معلمی از عهده این کار برآید وضع ما بدتر از آن موقعی میشـود کـه هـیچ نوع معلمی نداشته باشیم ، چون زمینه ای برای ترجیح معلم برمعلم دیگـر نخـواهیم داشـت .