چکیده:
تبدیل مزاح روحانی و ولادت ثانوی در لسان عرفا تعبیر دیگری از موت ارادی است. موت ارادی که مستلزم اعراض از مشتهیات نفسانی است به انتقال از حیات نفسانی و ظاهری می انجامد و این انتقال از بعد ظاهری، نفسانی و خاکی آدمی منجر به ظهور بعد غیبی و الهی انسان میگردد و این مسئله در آرای امام خمینی و مولوی بهکرات مورد بحث قرارگرفته است. ولادت ثانوی که یک ولادت ربانی است با مرکب عشق، رضا، تسلیم و سرسپردگی خالصانه محقق میشود؛ ازسویدیگر در این سلوک متعالی و هجرت از بعد فرودین به اعلیمرتبة وجود، تاییدات الهی نیز درکنار مجاهدة محبانة سالک کارساز است. سالک با عنایت حق بیدار میشود و هدف از خلقت را درمییابد و با همین آگاهی در طریق هجرت که در آرای امام خمینی و مولوی نقطة آغاز آن «خویشتن» سالک است قدم برمیدارد. ازاینرو در تبدیل مزاج روحانی و تجربة موت ارادی، درکنار اختیار انسان، فیض حق نیز از جایگاه مهمی برخوردار بوده و این نقش بهویژه در آرای مولوی بیش از اختیار انسان تاثیرگذار میشود. در این مقال به تبیین مفهوم تبدیل مزاج روحانی به امکان این تبدیل، راههای تحقق آن و غایت آن از منظر امام خمینی و مولوی میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
نقش عشق در تبدیل مزاج روحانی و موت ارادی عشق و محبت و اشراق در اندیشة مولوی از جایگاهی والا برخوردار است بهویژه که این محبت در فرایند خودسازی سالک نقش اساسی ایفا میکند چرا که طریق فنا و هلاک نفس و عبور از وجوه بشری با مرکب عشق قابل پیمودن است و عشق تنها مرکبی است که تحمل خستگی و مشقات راهی چنین دشوار را بر سالک سهل میگرداند؛ و بلکه اساسا یقظه و بیداری سالک برای مردن از خود بشری و حصول خود الهی یا فنا شدن در وجه ربانی رهآورد محبت و عشقی آتشین است؛ عشقی که به مرگ از خویشتن و به فراموشی من سالک نینجامد فاقد خیر است چون مرگ از صفات جسمانی و نفسانی سالک است که عاشق را به معشوق رهنمون میشود (رک: شیمل، 1375: 239).
ای بسا کس را که صورت راه زد قصد صورت کرد و بر الله زد (مثنوی، دفتر2، بیت: 136) امکان تبدیل مزاج روحانی و نقش ریاضت و عبادت در تحقق این فرایند در عرفان مولوی عبادت و ریاضت با شور و عشق و جذبه و سماع جمع میشود؛ یعنی در کنار مؤلفة عشق و یا تکیه بر مردان کامل که به مدد ارشاد ایشان طریق الهی شدن این انسان خاکی میسر میشود، سخن از مجاهده و ریاضت نیز بهمیان میآید (رک: سجادی، 1374: 152) و شکستن جان جسمانی برای تحصیل جان لطیف روحانی که با تولدی ثانوی حاصل میشود منوط به ریاضت سالک عاشق بوده و بیآن قابل دسترسی نمیباشد.