چکیده:
روایات مهدویت عموما و روایات نشانه های ظهور خصوصا از نظر محتوا و مفهوم معطوف به آینده و از نظر متن و واژگان منطبق با گذشته می باشند میان استعمال واژگانی که مربوط به متن روایات نشانه های ظهور بوده با استنباط مفهومی که مربوط به محتوای آنها می باشد فاصله زمانی حاکم است که یکی متعلق به گذشته و گذشتگان و دیگری متعلق به آینده و آیندگان خواهد بود به بیان دیگر متن روایات نشانه های ظهور متعلق به فضای فکری مخاطبان عصر حضور معصومین و محتوا و پیام آنها متعلق به مخاطبات عصر غیبت و ظهور است این دو گانگی در زمان و دوگانگی در مخاطبان زمینه کاربست زبان پیچیده و فنی به نام نمادگرائی و سمبلیک را در نظام روائی مهدویت بالاخص روایات نشانه های ظهور، فراهم نموده است بر این اساس حضرات معصومین در نقل روایات نشانه های ظهور با بکار گیری سبک سخن رمزدار و رازآلود به همپوشانی این فاصله زمانی و تفاوت های فکری میان دو نوع مخاطب پرداخته و جهت فرار از تنگنای واژگانی و تقریب افق فکری میان مخاطبان از سبک سخن نمادین و سمبلیک بهره جسته اند نظیر روایات دجال که در واقع زبان آنها بیشتر با شیوه نمادگرائی و رمزداری هماهنگ بوده و شاخصه های افسانه ای او نظیر حرکت های سرسام آور، مرکب عظیم الجثه، کارهای اعجاز گونه و به طور کلی فعالیت های ما فوق تصور دجال همگی با ابزار نماد و نمادگرائی قابل توجیه است و نشانه های دیگر ظهور نظیر طلوع خورشید از مغرب، نداء آسمانی و... نیز در برخی از مولفه ها با همین سبک زبانی یعنی سبک نمادین و سمبلیک دنبال می شوند. در آخر شایان ذکر است که در مورد سبک زبان روایات نشانه های ظهور سه فرض قابل تصور است فرض اول؛ به طور مطلق زبان نشانه های ظهور را زبان نمادین با استعمال مجازی می داند. فرض دوم؛ به طور مطلق زبان نشانه های ظهور را زبان عرفی با استعمال حقیقی می داند. فرض سوم؛ که فرضیه مختار است زبان نشانه های ظهور را تلفیقی از استعمال حقیقی و مجازی دانسته و پیشنهاد نظریه ترکیب زبان عرفی و نمادین می باشد.
The terminology representing symbolism of the signs of Emergence is oriented towards future and the texts and narratives in this regards are oriented towards past. In other words، the text or the narrative regarding the signs of the Appearance is related to the past while the conceptual understanding of the content of the messages belongs to future. In other words، the presence of Imams (AS) and the content of their message belong to an audience of occultation and appearance while the narratives and texts belong to the previous infallible Imams. This discrepancy in temporal conditions provide a unique situation whereby the complexities of language and symbolism are called upon to resolve the dichotomy of addressing audience.
Accordingly، the Infallible Imams (AS) have made use of a symbolized coded speech and mysterious style in quoting the Hadiths of the emergence and of its symptoms in order to find an overlap to fill the interval gap and address the intellectual differences between the two types of audiences they dealt with and approximate their intellectual horizons as well as terminological challenges.
The style are followed in describing the Dajjal and its incredible speed، giant vehicle and miraculous and unthinkable actions symbolically and implicitly. And other signs emerged such as the sun which rises from the west، the heavenly voice and so on are used in some components with the same symbolic language style. Finally، it is worth noting that in the style of language، traditions and signs of the emergence، three assumptions are imaginable. The first contends that signs of the emergence use an absolute symbolic language which employs a virtual use.
The second assumption، is again absolute but opposite and the language of the signs of Appearance are absolutely realistic with a real-life usage.
The third hypothesis suggests that the language describing the appearance is a language used with a combination of real and virtual aspects and symbolic as well as common uses are combined.
خلاصه ماشینی:
"پس برای تبیین و تحلیل متن روایاتی که مربوط به نشانهها ظهور است ابتدا باید دانست که شیوه بیانی و سبک پیام رسانی آنها چگونه است آیا این گونه روایات به صورت عادی و عرفی اطلاعرسانی میکنند یا با زبان خاص و پیچیده یعنی به صورت سمبلیک و نمادین؟ و یا اینکه ترکیب و تلفیقی از این سبکها در آنها بکار رفته اند؟ بهطور کلی وقتی روایات مربوط به مهدویت را مورد مطالعه و مداقه قرار میدهیم روشن میشود که روشهای بکار رفته در آنها متنوع و متعدد بوده و در امر اطلاع رسانی از شیوههای مختلف رمزی، نمادین، سمبلیک، تلویحی، کنایهای و عادی بهره گرفته شده است بیشک جهت اختصار در کلام و پرهیز از طولانی شدن مقال تنها به تحلیل و تبیین کاربست نماد و نماد گرائی برخی از نشانههای ظهور خواهیم پرداخت.
امام باقر( در مورد نداء میفرماید: ینادی مناد من السماء باسم القائم( فیسمع من بالمشرق و من بالمغرب لا یبقی راقد إلا استیقظ و لا قائم إلا قعد و لا قاعد إلا قام علی رجلیه فزعا من ذلک الصوت (نعمانی: 1379 ،ص254) نداکنندهای از آسمان به نام حضرت قائم( ندا سر میدهد و هر که در مشرق و مغرب است میشنود، هیچ خفتهای نمیماند مگر اینکه بیدار میگردد، و هیچ ایستادهای نمیماند مگر اینکه مینشیند، و هیچ نشستهای نمیماند مگر اینکه از وحشت آن صدا بر دو پای خویش بر میخیزد اینکه با اجرای صیحه و نداء همه مردم میترسند و خوابیده از خواب بیدار میشود و ایستاده مینشیند و نشسته میایستد و اهل خانه متحیرانه به سوی حیات خانه میدوند و دوشیزگان از پرده بیرون میآیند شاید همگی موید این مطلب باشند که نداء و صیحه بیشتر با تعریف عذاب و خشم الهی هماهنگ است نه به معنای صدا که در قالب استعمال حقیقی تعریف میشود."