چکیده:
وهابیون اکثر مسلمانان را تکفیر نموده و آنان را مشرک دانسته و تا حد جواز قتل آنان به پیش رفته اند. یکی از مبانی سخن آنها کج فهمی از مضمون «من دون الله» در آیات است که آن را با توحید در ربوبیت و تدبیر، مغایر دیده و مصداق شرک در ربوبیت دانسته اند؛ آیاتی که اتخاذ ولایت ولی «من دون الله» را جایز ندانسته و یا شفیع «من دون الله» را رد نموده و یا عبادت «من دون الله» را کفر و شرک شناخته است. آنان گمان کرده اند که در همه موارد «من دون الله» به معنای «غیر الله» است، از این رو مسلمین و به ویژه شیعیان که به ولایت و شفاعت اولیای الهی^ قائل هستند را مخالف نص صریح قرآن دانسته و به کفر و شرک آنها حکم داده اند. این مقاله با توجه به آیات قرآن و ضوابط تفسیری به بررسی معنای دقیق «دون الله» پرداخته و اثبات می کند که «من دون الله» در همه موارد به معنای «غیر الله» نیست، بلکه با شواهد و قرائن می تواند به معنای «غیر الله» یا «من قبل غیر الله» در مقابل «من قبل الله» باشد. همچنین در مورد عبادت «من دون الله» نیز همین بحث مطرح می شود.
خلاصه ماشینی:
"» که همین فعل و صفت را به ملائکه نسبت داده است بهطور قطع بحث تعارض و شرک نیست، بلکه بحث بالاستقلال و بالعرض مطرح است؛ یعنی عامل قبض روح بهصورت بالذات و بالاستقلال فقط خود خدا است، اما اگر اذن الهی صادر شود، مامورین الهی و ملائک هم میتوانند در این زمینه انجام وظیفه کنند، همانطورکه خالق و محیی بالذات فقط خدا است، اما طبق آیه 49 سوره آل عمران که از زبان حضرت عیسی× میفرماید: «و رسولا إلیٰ بنی إسرائیل أنی قد جئتکم بآیة من ربکم أنی أخلق لکم من الطین کهیئة الطیر فأنفخ فیه فیکون طیرا بإذن الله و أبرئ الأکمه والأبرص و أحیی الموتیٰ بإذن الله و أنبئکم بما تأکلون و ما تدخرون فی بیوتکم إن فی ذٰلک لآیة لکم إن کنتم مؤمنین» آن حضرت باذنالله خالق و محیی است، این امور هیچ تعارضی با هم ندارند، تنها بحث بالذات، بالاستقلال، بالتبع و باذن الله باید مورد توجه قرار گیرد.
عبارت «والرسول یدعوکم» میفهماند که پیامبر از غیر خدا کمک جسته و آنها را خوانده و از آنها استغاثه نموده است، اگر خواندن غیرخدا شرک است، پس چرا رسول خدا طبق این آیه شریفه که واقعه جنگ احد را توضیح میدهد، از افراد و یاران و مؤمنین همراه خود درخواست کمک کرده و آنها را خوانده است؟ بنابراین باتوجه به همین آیات معلوم میشود که عبارت «یدعون من دون الله» که در سوره احقاف آمده بهمعنای غیرخدا را خواندن که غلط و شرک باشد، نیست، بلکه به این معنا است: آنانی را که خدا قبول ندارد و نباید از آنها درخواستی داشت؛ یعنی غیرخداییاند را نباید خواند."