چکیده:
در این مقاله، مناسبات ارزش های زیست جهان زنان با تاخر نظام حقوقی مدنی و عوامل موثر بر این مناسبات از دیدگاه زنان متاهل 18 سال به بالای تهران، با استفاده از روش پیمایش و با گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه آزمون شد. برای بررسی این مناسبات از نظر زنان، 600 نفر از زنان متاهل کل مناطق 22 گانه شهر تهران، براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.
از نظر 48 درصد زنان متاهل تهرانی، میزان تاخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان در حد زیاد و بسیار زیاد است و 52 درصد آنان، میزان تاخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان را در حد کم و بسیار کم ارزیابی کرده اند.
براساس نتایج فرضیه های کلی این مطالعه، عامل سیستمی «نقص در اجرای قانون» با تاخر نظام حقوقی رابطه معنا دار دارد. شش متغیر عامل زیست جهان نیز در تبیین واریانس متغیر تاخر نظام حقوقی از زیست جهان نقش دارند و رابطه این شش متغیر معنا دار است. مذهب به عنوان عامل فرانهادی از نظر زنان دارای ذخیره دانش حقوقی، بر تاخر نظام حقوقی از زیست جهان زنان تاثیر دارد.
This article studied the values of the relations of women’s life-world with the civil legal system transposition and the influencing factor on these relations from the viewpoint of married women over 18 in Tehran city. In this study، In this study، survey method was used and the data was collected through a questionnaire and a multistage cluster sampling from a sample of 600 married women chosen from 22 districts of Tehran. From among the sample، 48 percent believed that the latency and the gap in the legal system of the women’s life-world are high; while 52 percent rated them low. The results revealed that there is a significant relationship between the systemic factor of "the defects in law enforcement" and the transposition of the civil legal system. The results also showed that the six variables of life-world factor are involved in explaining the variance of the variable of legal transposition of women’s life-world. The relationships between these six variables are significant. It was found that، from the viewpoint of the women with legal knowledge، the religion as a cross-institutional element has an impact on the civil legal system transposition of the women's life-world.
خلاصه ماشینی:
گاهي نيز اين نابرابري و ناسازگاري ممکن است بر اثر وجود اشکال در اجراي قوانين باشد؛ بنابراين ، نظام حقوق مدني و ناسازگاري آن با ارزش هاي زيست جهان زنان ، پرسش ذهني مهم اين گروه از اعضاي جامعه است .
از آنجاکه تأخر نظام حقوقي مدني از زيست جهان زنان ، دغدغۀ ذهني غالب زنان بوده است ، در اين مقاله ، مناسبات زيست جهان و نظام حقوقي زنان در قالب پرسش زير پاسخ داده ميشود: ارزش ها در زيست جهان اقشار مختلف زنان ، چه ارتباطي با نظام حقوق مدني آنان دارد؟ و چه عواملي بر اين ارتباط مؤثر است ؟ مباني و چارچوب نظري پژوهش ها در ايران و ديگر کشورهاي اسلامي، بيانگر آن است که نظام مدرن ، سراسر کشورهاي اسلامي را درنورديده و تأثيرهاي بسياري بر زندگي مردم آن جوامع به ويژه زنان گذشته است ؛ زيرا زنان با کسب آگاهي و تحصيل و اشتغال ، ارزش ها و نگرش هايي متفاوت با جامعۀ سنتي پيدا کرده اند و با تأمل و بازانديشي، به کنشگراني فعال در زندگي اجتماعي تبديل شده اند و اينک ميتوانند براي زندگي خود تصميم بگيرند.
اين مقاله در پي بررسي مناسبات زيست جهان زنان و نظام حقوقي آنان است ؛ بنابراين ، استفاده از نظريه هاي حوزة جامعه شناسي (نظريه هاي هابرماس ، جامعه شناسي انتقادي هانري لفور، نظريۀ فمينيستي و نظريه هاي گيدنز) و جامعه شناسي حقوق (رويکرد واقع گرايي اجتماعي و حقوقي) مناسب به نظر ميرسد.