چکیده:
علویان بخش مهمی از جامعه مذهبی سوریه به شمار میروند و در تحولات اخیر سوریه بسیار نقشآفرین بودهاند. این فرقه شیعی، که هماکنون قدرت سیاسی را در سوریه به دست دارد، آماج شدیدترین تهمتها قرار گرفته است؛ تا آنجا که برخی گروههای معارض، آنان را غیرمسلمان دانسته و هدفشان از تقابل با نظام حاکم علوی را مقابله با نظام غیردینی و استقرار حکومت اسلامی خواندهاند. این مقاله بر آن است که با روشی توصیفی-تحلیلی به جریانشناسی علویان سوریه بپردازد و با تبیین تاریخچه، میزان جمعیت، پراکندگی جغرافیایی، رهبران و عقایدشان، جایگاه تاریخی، سیاسی و فکری آنها را روشن سازد تا مخاطبان محترم و نیروهای عامل در کشور سوریه با استفاده از آن، شناخت بهتری نسبت به اوضاع پیروان این فرقه مهم در سوریه پیدا کنند.
خلاصه ماشینی:
این فرقۀ شیعی، که هماکنون قدرت سیاسی را در سوریه به دست دارد، آماج شدیدترین تهمتها قرار گرفته است؛ تا آنجا که برخی گروههای معارض، آنان را غیرمسلمان دانسته و هدفشان از تقابل با نظام حاکم علوی را مقابله با نظام غیردینی و استقرار حکومت اسلامی خواندهاند.
خود علویان نیز تاریخی ننگاشته بودند و هرچه نوشتند، در قرن اخیر بوده است؛ مانند کتاب تاریخ العلویین، که یکی از علویان اهل رقه، محمد امین غالب الطویل، که در دوران قیمومیت حکومت فرانسه قاضی شهر بود، آن را به زبان ترکی عثمانی نوشت و بعدها در سال 1924 میلادی به زبان عربی انتشار یافت.
حجتالاسلام شوقی حداد، از علمای علوی سوریه، که آثار بسیاری نیز دربارۀ این مذهب و عقایدشان نگاشته، معتقد است واژۀ نصیری را حکومت ممالیک برای علویان وضع کرد.
نیممقرن پس از وی، حسین بن حمدان خصیبی، 1 چهرۀ شاخص و مؤسس دوم نصیریه، با تعالیم وسیع و تبلیغات گستردۀ خود از طریق سفر به اقصا نقاط جهان اسلام توانست تعالیم نصیری را با آموزههایی از تصوف بیامیزد و درنهایت، با هجرت به شمال شام در پرتو فضای پرتسامح فرهنگی ناشی از حکومت حمدانیان حلب، و بهویژه سیفالدوله حمدانی، هستۀ اولیۀ جامعۀ علویان سوریه را تشکیل دهد (غالب طویل، بیتا: 258-259؛ حریری، 1984م: 32).
موسی متی، از نویسندگان معاصر دربارۀ علویان، معتقد است هنگامی که در سال1920 میلادی سوریه تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت، مقامات فرانسوی قلمرو جداگانۀ نصیری را زیر نظر مأمور بلندمرتبۀ فرانسه در بیروت، ایجاد کردند، و در جولای 1922 میلادی، زمانی که این قلمرو نصیری به دولت تبدیل شد، «دولت العلویون» نام گرفت و دارای شورای نمایندگی با هفده عضو بود: دوازده کرسی در دست نصیریان و پنج کرسی در دست سنیان و دیگر اقلیتها.