چکیده:
موضوع اصلی این مقاله بحث و کنکاش درباره بعد نظری یا به تعبیری بوطیقای امیرخسرو است. در این مقاله با تکیه بر اثار سه چهره شاعر به اجمال جلوه های بوطیقای شاعر: محاکمات شعری، توصیف، مضمون سازی، وقوع گویی، چیستی شعر، ویژگی های شاعر، اهمیت سخن و شعر، انواع شاعران، نرگسانگی شاعر یا خودشیفتگی او به شعر و هنر خود، ترجیع شعر فارسی بر شعر عربی، صنایع و ...
خلاصه ماشینی:
امیر خسرو به تصریح خویش در بدایت شاعری (جلد سخن او شیرازه شیرازی داشته و به سنت گران سنگ ادب فارسی پیش از خود عنایتی خاص نموده است ، چندان که می توان مدعی شد که این گفته های نظامی عروضی سمرقندی را در مقالات شاعری چهارمقاله، آویزه گوش خود ساخته بود شاعر باید در عنفوان شباب و روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد بگیرد و ده هزار کلمه از آثار متأخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد می گیرد که در آمد و بیرون شد ایشان از مضایق و دقایق سخن بر چه وجه بوده است تا طرق و انواع شعر در طبع او مرتسم شود و عیب و هنر آن بر صحیفه خرد او منقش گردد، تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند خسرو برای این که شعرش «در صحیفه روزگار مسطور و برالسنه احرار مقروء و بر سفائن» نوشته شود، در قالب های مختلف شعر فارسی اعم از قصیده، غزل، مثنوی و شعر وعظی و حکمی به محاکات از فحول این فن پرداخته است.
و آنچه مثنوی و غزل روان کرده ام، آن اتباع طبایع نظامی و سعدی است و آن جنسی است چون باد که در لطافت و تری از آن لطیف تر است»* طوطی هند در عین وابستگی و محاکات از شاعران نام آور هر قالب و حوزه، موفق به گریز از قید و بندهای سنت شده است، اگرچه شاعر در آغاز شاعری در همان بستر معهود حرکت کرده، اما توانسته از این بستر خروج کند و در عین مقلد بودن لحن و صدای خود را بیابد، چندان که صورت و صدای مخصوص خویش را کسب کرده و به قولی سبک معروف به هندی را بوجود آورده است.