چکیده:
کشف معنای روایت، هدف نهایی پژوهشهای حدیثی است؛ به طوری که عناصر متعددی در دستیابی به این معنا نقش دارند. از جمله این عناصر میتوان به «کتب لغت، بافت و مصادیق معنای یک واژه» به عنوان عناصر موثر در تعیین معنا اشاره کرد. بهرهمندی از این عناصر از آن حیث مورد اهمیت است که امکان قرائتهای متکثر غیرنظاممند از روایات را تا حد زیادی کاهش میدهد. پژوهش پیشرو در نظر دارد با الگوگیری از شیوهای که ائمه اطهار( در روایات تفسیری به کار گرفتهاند، فرایند چهارگانه فهم معنا و جایگاه هر یک از این سه عنصر را روشن نماید. مقاله حاضر با تحلیل روایات تفسیری، این فرض را مطرح میکند که نقش کتب لغت صرفا تحصیل ارتکاز عرب از معانی یک واژه بدون هیچ گونه تعیین کنندگی است و تعیین معنای واژه، جز در بافتی که در آن حضور مییابد، محقق نمیشود.
Finding the meaning of narration, is the ultimate purpose of hadith researchers; so that several elements have role in achievement of this meaning. Among the elements, “workbooks, contexture and instances of the meaning of a word” can be mentioned as the effective elements in determination of the meaning. By these elements, the possibility of multiple non-systematic telling of the narrations will be greatly reduced. This research wants to reveal the quartet process of understanding the meaning and the position of each one of these three elements by modeling from the way that Imams (P.B.U.T) had used in the interpretive narrations. This article _by analysis of the interpretive narrations_ propounds this assumption that the role of wordbooks _without any determination_ is just Arab’s subjective acquisition from the meaning of a word and determination of the meaning of a word, won’t be achieved except among the context that the word is in which
خلاصه ماشینی:
"تأثیر بافت بر معنای واژه نیاز به دلیل ندارد زیرا مدعا، امری مرتکز نزد عرف است اما شواهد از کلام ادباء و مفسرین و تعداد کثیری از روایات اهلبیت( بر آن میتوان یافت؛ تفتازانی از جمله کسانی است که بر تأثیر بافت بر معنا تأکید داشته و در بحث حقیقت و مجاز علم بیان گفته است: بیولوژی نص، ص335؛ در مباحث ادبیات این سوال همیشه مطرح شده که فهم معنی مقدم است یا ترکیب و تجزیه؟ پاسخ این سوال تعبیر ساده شده عبارت مذکور است.
یا در آیه «و قل رب زدنی علما» با مراجعه به کتب لغت متوجه میشویم سه معنا برای زاد ـ (مصدر: زید، زیادة) بیان شده است: یکی معنای لازم یعنی «زاد: نما و کثر» و دیگری معنای متعدی یک مفعولی «زاد الشیء: جعله یزید» (آن را زیاد شونده قرار داد: زیاد کرد، رشد داد) و سوم معنای متعدی دو مفعولی «زاد فلانا خیرا او غیره: أعطاه ایاه» (چیزی را به کسی داد) این احتمالات سهگانه وقتی با بافت آیه مقایسه میشود معنای سوم، متعین میگردد این مرحله از فرایند فهم، با روایات تفسیری متعددی تأیید و تبیین شده است؛ این روایات را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: دسته اول: گاهی معنای یک واژه روشن است اما وقتی در یک متن قرار میگیرد در معنای دیگری به کار رفته است و بافت در معنای آن اثر گذاشته است."