چکیده:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی رابطه مدل پنج عاملی شخصیت و رهبری تحول آفرین و مشخص نمودن میزان پیش بینیپذیری رفتار رهبری تحول آفرین براساس ابعاد پنج گانه شخصیت و سهم تبیینی هر کدام از آنها در پیش بینی رهبری تحول آفرین انجام شده است . فرضیه های تحقیق حاضر دلالت بر پیشبینی رهبری تحول آفرین براساس ابعاد روان رنجورخویی، برون گرایی، همسازی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجارب داشت . داده های تحقیق حاضر حاصل اجرای دو پرسش نامه بود. ابعاد شخصیت به وسیله نمرات خود ارزیابی مدیران و با استفاده از «فرم کوتاه شخصیت سنج نئو» سنجیده شد. رفتارهای رهبری تحول آفرین مدیران نیز توسط زیردستان و با استفاده از «پرسش نامه چند عاملی رهبری» مورد ارزیابی قرار گرفت . نتایج تحلیل داده های حاصل از مطالعه ٥٦ مدیر و ١٤٨ نفر از زیردستان آنها در مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران نشان داد که برون گرایی و گشودگی به تجارب جدید به طور مثبت رهبری تحول آفرین را پیش بینی میکند. وظیفه شناسی نیز رابطه معناداری با رهبری تحول آفرین دارد ولی نمیتواند رهبری تحول آفرین را پیش بینی کند. هم چنین رابطه بین دو بعد دیگر یعنی روان رنجورخویی و همسازی با رهبری تحول آفرین معنادار نبود. بنابر نتایج تحقیق حاضر میتوان گفت : رفتارهای رهبری به وسیله بعضی ویژگیهای شخصیتی قابل پیش بینی است و برخی تفاوت های رفتاری رهبران تحول آفرین میتواند نشات گرفته از ویژگیهای شخصیتی باشد.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل داده هاي حاصل از مطالعه ٥٦ مدير و ١٤٨ نفر از زيردستان آنها در مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران نشان داد که برون گرايي و گشودگي به تجارب جديد به طور مثبت رهبري تحول آفرين را پيش بيني ميکند.
تحقيقات تأثير مثبت رهبري تحول آفرين بر سازمان و افراد را مورد تأييد قرار داده اند و مشخصا، تأثير آن بر بهره وري و 6 اثربخشي سازماني در تحقيقات متعددي (براي مثال : بس و همکاران ، ٢٠٠٣؛ جندقي و همکاران ، ٢٠٠٩؛ ادوارد و گيل ، ٢٠١٢؛ جنتري و اسپارک ٧، ٢٠١٢؛ لوپز٨، ٢٠١٣ و هاسو٩، ٢٠١٣)، نشان داده شده است ؛ يکي از مهم ترين اين مطالعات ، فراتحليلي است که توسط دوم دوم ١٠ و همکاران (٢٠١٣، ٦٩) انجام شده است و نتايج فراتحليل آنها بيانگر اثرات معنادار اين سبک بر اثربخشي و رضايت زيردستان است .
نتايج تحقيقات ديگري نيز نشان داده است که رهبران تحول آفرين برون گراتر هستند، از تجربيات جديد استقبال ميکنند، هم چنين همسازي و توافق پذيري بالايي دارند و در بعد روان رنجورخويي و وظيفه شناسي از ابعاد شخصيت نمرات پاييني کسب ميکنند (بونو و جاج ، ٢٠٠٤).
E. , 2000, Five-Factor Model of Personality and Transformational Leadership, Journal of Applied Psychology, Vol. 85, pp.
, 2004, Transformational Leadership: Relations to the Five- Factor Model and Team Performance, Journal of Applied Psychology, Vol. 89, No. 4, pp.