چکیده:
آلمان بر اساس چهارده ماده پیشنهادی ویلسن حاضر به قطع مخاصمه گردیده و با امضاء متارکه جنگ توسط آلمان در نوامبر ۱۹۱۸ جنگ جهانی اول به پایان رسید، اما درخواست آتش بس ۱۹۱۸ افسانه مشهور خنجر از پشت را به وجود آورد. وقتی سران متفق در ژانویه ۱۹۱۹ در پاریس گرد آمدند تا دنیا را از نو پی بریزند دشوار ترین کار عبارت بود از تصمیم گیری درباره آلمان. اما سران سه دول بزرگ آمریکا، فرانسه و انگلیس هر کدام دارای برنامه ها و دیدگاه های خاص خود بودند مذاکرات آن ها تمام کارهای بعدی کنفرانس را تحت تاثیر قرار داد. متاسفانه قرارداد صلح در شرایط سرشار از بی عدالتی به امضا رسید. این عهدنامه فقط آلمان را تحت فشار قرار نداد بلکه از بسیاری جهات پس از جنگ سبب بحران های بزرگی در اروپا گردید. آلمان شکست خورده از جنگ به لحاظ سیاسی جمهوری وایمار که مجبور به پذیرش مفاد خرد کننده عهدنامه ورسای شده بود، مقصر می شناختند بعد از آن آلمان دچار اختلافات داخلی شد. در واقع با امضا این عهدنامه آلمان یک هشتم از سرزمین هایش در اروپا و شش و نیم میلیون نفر از جمعیتش را از دست داد و مستعمرات آن نیز مصادره شد به علاوه آلمان مجبور شد تا تمام تقصیرات جنگ را به عهده بگیرد و غرامات بپردازد ولی آلمان همواره تقاضای تجدید نظر در مسئله غرامات داشت. تاریخ بیست ساله اروپای پس از جنگ اول به شدت متاثر از اقداماتی است که آلمان در جهت نقض این قرارداد و رهایی از قیود آن به عمل آورد وقتی هیتلر به قدرت رسید تصمیم گرفت که زنجیره های عهدنامه ورسای را پاره کند و عملا آن را اجرا کرد
خلاصه ماشینی:
تاریخ بیست ساله اروپای پس از جنگ اول به شدت متأثر از اقداماتی است که آلمان در جهت نقض این قرارداد و رهایی از قیود آن به عمل آورد وقتی هیتلر به قدرت رسید تصمیم گرفت که زنجیره های عهدنامه ورسای را پاره کند و عملا آن را اجرا کرد.
این عهدنامه فقط آلمان را تحت فشار قرار نداد بلکه مسبب بحران های بزرگی در اروپا گردید بر طبق این عهدنامه آلمان مجبور شد تمام تقصیرات جنگ را برعهده گیرد و غرامات جنگ را بپردازد اما غرامات آنقدر گزاف بود که کرارا آلمان تقاضای تجدید نظر در مسئله غرامات داشت و از عهده پرداخت آن بر نیامد و این بهانه ای بود که فرانسه ناحیه صنعتی روهر را با کمک بلژیک به تصرف خود درآورد که با مقاومت منفی آلمانی ها روبرو شد در نهایت طرفین با طرح داوس به مصلالحه پرداختند.
(هیوز، ١٣٦١،ص ١٠٢) مواد چهارده گانه ویلسون از این قرار بود : ١ـ آشکار بودن روابط دیپلماسی ٢ـ آزادی دریاها ٣ـ برداشتن سدهای اقتصادی ٤ـ تقلیل تسلیحات ملی و نظامی ٥ـ تعدیل و تصفیه دعاوی مستعمراتی با رعایت بی طرفی ٦ـ تخلیه روسیه ٧ـ تخلیه بلژیک و اعاده استقلالش ٨ـ تخلیه قلمرو فرانسه و واگذاری الزاس و لورن به آن ٩ـ تثبیت مجدد مرزهای ایتالیا ١٠ـ پذیرفتن اصل خودمختاری مخصوصا اقوام تبعه اتریش ١١ـ تخلیه بالکان از قوای دول محور و راه یابی صربستان ، به دریای آدریاتیک ١٢ـ دادن استقلال داخلی به ملیت های غیر ترک و آزادگذاشتن تنگه داردانل به روی تمام کشتی ها ١٣ـ ایجاد لهستان مستقل و راه یابی آن به دریای بالتیک ١٤ـ تأسیس یک جامعه ملل جهت حل و فصل دعاوی میان آن ها(لوکاس ،ج ٢،١٣٨٧ص ١١٨٥).