چکیده:
قرن سوم و چهارم هجری در تمدن اسلامی سر آغاز شکوفایی تولیدات علمی در بین مسلمانان محسوب می گردد و در این میان کنجکاوی های علمی در شناخت توانایی و فرصت های اقتصادی موجود در سرزمین های تصرف شده توسط مسلمانان سبب گردید تا نخستین آثار جغرافیدانان به مثابه جهانگردان مسلمانان به نگارش در آید. لذا این مقاله در تلاش است تا ضمن بیان توصیفی از نحوه عملکرد جهانگردان مسلمان در شناسایی فرصت های کارآفرینانه به این پرسش پاسخ دهد که شکوفایی تجارت به عنوان یک مولفه ی کارآفرینی منجر به شکوفایی تمدن اسلامی در قرن سوم و چهارم شده است . دوران شکوفایی تمدن اسلامی از قرن دوم آغاز و تا قرن دوازدهم ادامه داشت و در این مدت فراز و نشیب های بسیار داشته است . عظمت تمدن یک ملت یا مکتب با توجه به نکته های گوناگونی روشن میشود که از جمله آنها، فرهنگ ، آثار معماری و هنری، پیشرفت دانش های گوناگون و جهانگردی و سیر و سیاحت عالمان و اندیشمندان است که این ویژگی، هم با دانش و تبادل دیدگاهها و هم با امنیت اجتماعی در پیوند است . با توجه به این ویژگیها، درخشانترین تمدن اسلامی را در قرن چهارم دانسته اند، در این زمان سرزمین اسلام از نظر وسعت و گستره از هند تا اندلس و از قفقاز تا آفریقا بوده که در قرنهای بعد گسترش یافته است . در این مقاله بر آنیم تا نقش گردشگری در ایجاد و رشد تمدن اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم . قبل از ورود به اصل موضوع ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که قرآن کریم این کتاب هدایت ، بیش از همه به سیر و سیاحت در زمین توصیه و سفارش مینماید. . قرآن در بیش از شش آیه فرمان به سیر در زمین میدهد و در افزون از هفت آیه به صورت استفهام و سوال انسانها را به گردش و سیر در زمین دعوت میکند تا آثار گذشتگان را ببینند و از آن عبرت بگیرند. در سوره عنکبوت برای آگاهی از چگونگی آفرینش دستور به سیر میدهد و در آیه های دیگر برای خردورزی در مسائل و آگاهی از وضعیت گذشتگان سیر در زمین را از همه میخواهد و حتی برای آگاهی از سنت گذشتگان آنرا واجب دانسته و موجب هدایت پارسایان میداند.
خلاصه ماشینی:
نقش جهانگردان مسلمان در معرفي کسب و کارهاي کارآفرينانه در قرون سوم و چهارم هجري دکتر حسن قريشي کربن عضو هيأت علمي دانشگاه پيام نور علي اکبر رزاقي دانشجوي دکتراي تاريخ اسلام دانشگاه پيام نور قشم چکيده قرن سوم و چهارم هجري در تمدن اسلامي سر آغاز شکوفايي توليدات علمي در بين مسلمانان محسوب مي گردد و در اين ميان کنجکاوي هاي علمي در شناخت توانايي و فرصت هاي اقتصادي موجود در سرزمين هاي تصرف شده توسط مسلمانان سبب گرديد تا نخستين آثار جغرافيدانان به مثابه جهانگردان مسلمانان به نگارش در آيد.
مطالعه آثار جهانگردان و جغرافيدانان اين دو قرن نشان مي دهد که رونق اقتصادي در شهر هاي مختلف برحسب آب و هوا، شرايط محيطي و نيروي انساني شاغل در آن متفاوت بوده است و نوع محصول به عمل آمده در آن نيز بر حسب موارد فوق متفاوت و گوناگون گزارش شده است به عنوان نمونه شرايط اقليمي حاکم بر قم در دو قرن سوم و چهارم هجري به گزارش نويسنده کتاب تاريخ قم به گونه اي بود که دشت وسيع و حاصلخيز و آب کافي، اين شهر را به قطب کشاورزي منطقه جبال تبديل کرده بود به طوري که به آن لقب « دشت کبود» داده بودند (حسن بن محمد، ١٣٦١: ٢١).
صاحبان هر صنف نيز بر طبق تخصص خود، بازارهاي مخصوص به خود چون صنف کلاه فروشان در بازار کالا فروشان، صنف ريسمان گران به بازار ريسمانگران قرار داشتند اما در اين ميان آنچه که از ديد جهانگردان مسلمان به عنوان عامل رونق اقتصادي در قرن سوم و چهارم ياد شده است ، نساجي و بافت پارچه است به طوري که ابن حوقل يکي از راه هاي امرار معاش مردم ايران را از همين طريق مي داند.