چکیده:
آرکتیک یا دایره قطبی منطقهای است که در بالاتر از مدار 70 درجه تا قطب شمال امتداد یافته و در انتهای خشکیهای قاره اروپا- آسیا و آمریکایشمالی واقع شده و با عنوان اقیانوس منجمد شمالی، کوچکترین اقیانوس جهان را تشکیل میدهد و بهوسیله کشورهای روسیه، کانادا، دانمارک، نروژ و آمریکا احاطه گردیده، به همین دلیل به آن مدیترانه قطبی نیز گفته میشود. این اقیانوس به دلیل یخبندان مستمر، از دسترس بشریت دور بوده و منابع بستر و زیر بستر آن بکر و دستنخورده باقیمانده است. برآوردهای مقدماتی نشان میدهد، تقریباً 20 درصد منابع معدنی و 25 درصد منابع انرژی جهان در بستر اقیانوس واقع شده است. در بین کشورهای محیط این دریا روسیه کمترین دسترسی به آبهای آزاد جهان را دارد. وضعیت و محدوده حقوقی آبهای سرزمینی کشورها تاکنون تحدید حدود نشده است. طبق کنوانسیون حقوق دریاها، به دلیل محدودبودن عرصه این دریا بیش از 50 درصد سطح آن در محدوده 200 مایل منطقه انحصاری اقتصادی قرار میگیرد و حال آنکه بعضی کشورهای ساحلی مدعی تقسیم آن بر مبنای قاعده سکتور (قطاع) میباشند. تحقیقات مؤسسات اقیانوسشناسی نشان میدهد درصورتیکه روند گرمشدن زمین ادامه یابد، در تابستان سال 2030 سطح این اقیانوس بدون یخ خواهد بود و در آن صورت منابع عظیم این دریا قابل بهرهبرداری و آبراههای آنکه کوتاهتر و اقتصادیتر از مسیرهای کنونی است، اقیانوسهای اطلس و آرام را به هم متصل خواهد کرد و علاوه بر آن پای بشر به این منطقه گشوده خواهد شد. این تحقیق بهمنظور پاسخ به پرسش: چگونگی روند ذوبشدن یخها و بررسی تأثیرات نظامی، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک این روند بر منطقه و جهان است که از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان میدهد، همانگونه که صاحبنظران پیشبینی میکنند، در نیمه قرن 21 این منطقه صحنه عملیات جهانی خواهد بود. ذوبشدن یخها، دایره راههای آبی تجارت جهانی را بهعنوان یک فرصت بیبدیل، به اقتصاد جهانی ارائه خواهد داد. بهواسطه وسعت زیاد جغرافیایی و طول سواحل، روسیه بیشترین بهره اقتصادی را خواهد برد و محدودیت تاریخی ژئواستراتژیک این کشور نیز برطرف خواهد شد، اگرچه آسیبپذیری نظامی این کشور افزایش مییابد، درعینحال نحوه بهرهبرداری از منابع و تحدید حدود قانونی آبها، میتواند موجبات تنازع بین کشورها را فراهم آورده و امنیت جهانی بهویژه قدرتهای بزرگ، بهخصوص در بُعد نظامی نیز متأثر خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"بـر اساس فرضیه قطاع ، سهم هر یک از کشورهای ساحلی یک قطاع با زاویـه ای ١٦٠ درجـه بـرای روسیه ، ٨٧ درجه برای کانادا، ٥٨ درجه برای دانمارک، ٢٨ درجه برای آمریکا و ٢٦ درجه برای نروژ خواهد بود (نقشه شماره ٢) و به صورت آشکار با توجه به وسعت روسیه این کشور بیشترین سهم را خواهد برد و بدیهی است با توجـه بـه منـابع موجـود در بسـتر دریـا و شـیلات و صـید موجودات جاندار، همچنین حمل ونقـل دریـایی بـه خصـوص اتصـال پاسـیفیک - آتلانتیـک کـه مناسب ترین و اقتصادیترین راه و کوتاه ترین مسیر تجاری عبور از سواحل شمالی روسیه هست ، این دریا برای روسیه اهمیت حیاتی پیدا خواهد کرد و به دلیل نقش عمده ای کـه در شـکوفایی اقتصادی روسیه ، خروج این کشور از انزوای دریـایی و دسـتیابی بـه بازارهـای جهـانی از مسـیر دریایی خواهد داشت ، برای روسیه یک موهبت خواهد بود؛ هرچنـد گـرم شـدن آرکتیـک بـرای جهان به دلیل تغییرات عمده اکولوژیکی یک پدیده خطرناک تلقـی مـیشـود.
اگرچـه شـهرهای مهم این کشور شهرهای نزدیک به مرز هستند و از عمق استراتژیک لازم بیبهره اند، اما تحلیـل عناصر ژئوپلیتیکی روسیه ما را به این نتیجه میرساند که قدرت ذاتی این کشور، او را قـادر بـه خروج از شرایط بیثباتی اجتماعی و نابسامانی اقتصادی کنـونی خواهـد کـرد و اگرچـه روسـیه اکنون جایگاه ابرقدرتی خود را از دست داده است ، ولی بـا ایـن تغییـرات جغرافیـایی احتمــال ظهور مجدد آن به عنوان یکـی از قـدرت های ژئــواستراتژیک مهــم در جهــان وجــود دارد و چنانچه تغییرات در نیمکره غربی مبنی بر ظهور قدرت های منطقـه ای تأثیرگـذار، مثـل برزیـل به طور موفق تداوم یابد و از طرفی کانادا نیز در آینده با توجه به روند جهانیشدن ، به عنوان یـک قدرت منطقه ای تأثیرگذار ظهور کند، در این صورت موقعیت جهانی امریکا نیز متفـاوت خواهـد بود و او برای نخستین بار در تاریخ سیصد ساله اش با همسایگانی همزیستی خواهـد داشـت کـه میتوانند به عنوان یک قدرت منطقه ای خودنمایی کنند."