چکیده:
با غيبت امام دوازدهم و آغاز پديده غيبت صغرا، نهاد وكالت _ به خصوص وكلاي اربعه _ بيشترين تاثيرگذاري را بر عملكرد اماميه داشته اند؛ به طوري كه اين نهاد، بسياري از مشكلات اماميه را در آن دوره رفع مي كرد. اين مهم به دنبال اختفا و سپس حبس حسين بن روح نوبختي به عنوان يكي از اركان وكلاي اربعه، سبب مشكلات بسياري در ميان اماميه شد. اين جستار به جريان اختفا و حبس وي مي پردازد و بررسي خواهد كرد كه او چگونه به زندان رفت. همچنين با بررسي زندگي شلمغاني به عنوان يكي از افراد اثرگذار آن دوره، اشاره خواهد شد كه وي نمي توانسته جانشين يا وكيل حسين بن روح باشد. در عين حال توانست برخي از شيعيان را متوجه انديشه هاي غاليانه خود كند. در اين ميان بيشترين نقش به اسكافي داده شده؛ وي كه يكي از كارگزاران دستگاه وكالت به شمار مي رفت، در دوران حبس حسين بن روح نوبختي، در برخورد با شلمغاني نقشي بسزا داشت و اين احتمال وجود دارد كه وي جانشين ابن روح در آن سال ها بوده است.
The occultation era begins with the minor occultation period، in which especially the four lawyers representing the Imam، have the most influence on the Shia. These lawyers’ institution resolved many challenges faced by Imamyiah، representing Shiite in that period. It's important to consider this since there was a challenge after Husayn ibn ruhe Nobakhti، as one of the pillars of four lawyers had to go into hiding and ultimately detained، which causes many problems among the Shia. This article deals with the events of the hiding and imprisonment and will review how he went to jail. Examining the life of Shalmaghany as one of the influential people of the time، pointed out that he could not have been the replacement for lawyer Hussein Bin ruh Nobakhti. At the same time some Shiites could understand his thoughts as extremist and rejected him. Askaffy، as one the people working for the lawyers، had a significant role in opposing him and there is a possibility that he was designated as a representative for lawyer Hussein Bin ruh Nobakhti during imprisonment.
خلاصه ماشینی:
"آگاهی یافتیم و تمام آن جواب مسائل از ما است و عزاقری که خدا او را لعنت کند هیچ دخل و تصرفی در یک حرف از آن نداشته است (طوسی، 1411: 373) نکته اساسی این است که شلمغانی چه جایگاهی در امامیه داشته است؟ به نظر میرسد شلمغانی جانشین ابنروح نبوده، چراکه شیخ طوسی وی را در زمره وکیلان متمرد ذکر نکرده، بلکه وی را در ضمن مدعیان وکالت آورده است (نک: همو: 403-412)؛ در صورتی که با توجه به روش کتاب غیبتنگاری، طوسی بر آن بوده تا میان وکیلان متمرد و مدعیان وکالت تمایز قائل شود، بنابراین عدم یادکرد وی در جایگاه وکیلان متمرد میتوانسته از همین نگاه طوسی متأثر باشد، و حتی طوسی با آنکه روایت زراری را در زمینه وکالت شلمغانی آورده گویا آن را نپذیرفته است که نام شلمغانی را در زمره وکیلان متمرد نیاورده است، (همو: 302-304) به طوری که همان داستان توسط راوندی از زراری نقل شده، ناظر به وکالت شلمغانی نبوده، (راوندی، 1409: ج1، 479) و نقلهای دیگر شیخ طوسی نیز تنها جایگاه علمی وی را آشکار میسازد، همچنین پیشینه وکالت وی و حتی یاد کرد نام او در هیچیک از منابع به قبل از دوران ابنروح بازنمیگردد و حتی زمان رحلت وکیل دوم نامی از شلمغانی دیده نمیشود."