چکیده:
یکی از دلایل تصاحب شرکتها این است که شرکتهای هدف قبل از تصاحب به لحاظ مالی با محدودیت روبرو هستند و سرمایهگذاریهای خود را عمدتا از طریق منابع داخلی تامین مالی میکنند؛ اما بعد از تصاحب، این محدودیتها کاهش و دسترسی آنها به منابع مالی بهبود مییابد. این پژوهش با استفاده از رگرسیون دادههای ترکیبی بر روی نمونهای از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که طی سالهای 1384 تا 1393 توسط سایر شرکتها تصاحب شدهاند، نشان میدهد که سطح وجوه نقدی که شرکتهای هدف نگه میدارند، حساسیت وجوه نقد به جریان نقد و حساسیت سرمایهگذاری به جریان نقد آنها بعد از تصاحب کاهش و میزان سرمایهگذاری آنها افزایش مییابد؛ بنابراین، تصاحب شرکتها باعث کاهش محدودیتهای مالی شرکتهای هدف میشود، بهطوریکه آنها تصمیمات سرمایهگذاریهای خود را بر اساس دسترسی به منابع بیرونی، علاوه بر وجود منابع داخلی خود، اتخاذ میکنند.
خلاصه ماشینی:
"مدیران شرکتهای هدف بعد از تصاحب، بهگونهای سیاستهای خود را تغییر میدهند که گویا با محدودیت مالی کمتری روبرو هستند؛ یعنی بعد از تصاحب، وجه نقد کمتری نگه میدارند، در ازای جریان نقدی ورودی در هر دوره، بخش کمتری را پسانداز میکنند، سرمایهگذاریهای آنها با جریانهای نقد داخلی آنها همبستگی کمتری خواهد داشت و مقدار سرمایهگذاری آنها بهطور کلی بعد از تصاحب افزایش مییابد.
انتظار میرود تصاحب شرکتهای هدف، دسترسی آنها را به منابع مالی افزایش دهد و در نتیجه تغییری معنادار در معیارهای مذکور- که طبق پژوهشهای متعدد متأثر از محدودیتهای مالی آنهاست- مشاهده شود؛ بنابراین، فرضیۀ اصلی پژوهش را بر اساس این معیارها در قالب چهار فرضیۀ فرعی ذیل میتوان آزمون کرد: فرضیۀ اول: مقدار وجه نقد نگهداری شده توسط شرکت هدف بعد از تصاحب، کاهش خواهد یافت.
با توجه به جدول شمارۀ 7، ضریب جریان نقد عملیاتی به داراییها در معادلات الف و ب شرکتهای هدف، مثبت و از نظر آماری، معنادار است که نشان میدهد قبل از تصاحب، شرکتهای هدف از نظر تأمین مالی با محدودیت روبرو بودهاند؛ اما ضرایب مربوط به حاصلضرب متغیر مجازی AFTER در نسبت جریان نقد عملیاتی به داراییها در هر دو معادلۀ الف و ب منفی و از نظر آماری متفاوت از صفر است که نشان میدهد که حساسیت سرمایهگذاری به جریان نقد بعد از تصاحب کاهش یافته است.
این یافته مطابق با نتایج پژوهشهای فزاری و همکاران (1988) است و نشان میدهد که حساسیت سرمایهگذاری به جریان نقد شرکتهای هدف پس از تصاحب کاهش یافته و این به نوبۀ خود بر کاهش محدودیتهای مالی شرکتهای هدف پس از تصاحب دلالت دارد؛ بنابراین، فرضیۀ فرعی سوم تأیید میشود."