چکیده:
جنگهای 13 ساله ایران و روسیه در سال 1218 ﻫ . ق. آغاز و با انعقاد دو معاهده گلستان و ترکمنچای در سال 1241 خاتمه یافت. در نتیجه این معاهدات مناطق نخجوان، آذربایجان و قرهباغ از ایران منتزع شد که بخشهای عمدهای از این مناطق تا قبل این از جنگها در حاکمیت ایران بود. توطئههای درباریان، کارشکنی و خیانت عوامل حکومتی، معاهدات تحمیلی دولتهای استعماری، حواشیها و موارد متعدد دیگر در تاریخ و سرنوشت و تبعات بعدی این جنگها و تحلیل رفتن ایران در مناسبات و معادلات منطقهای و جهان تأثیر زیادی داشتهاند. اما از طرف دیگر در این جنگها تجلیاتی از تدابیر و دلاوریهای مردم و برخی از رجال سیاسی و نظامی بروز میکند و در سطحی کاملتر از ادوار گذشته مقاومت و حماسههای مردمی با رهبری علما هم از دستاوردهای کمنظیر این دوره به شمار میرود که جنبهای متفاوت و معنادار از مؤلفههای هویت ایرانی برای مقابله با تهاجمات و تعرضات خارجی را به تصویر میکشاند. در این پژوهش سعی شده است مبانی نظری مقوله و مؤلفههای هویت ملی ایران در این برهه تاریخی را بیان نماید.
خلاصه ماشینی:
از طرف دیگر در این جنگ ها تجلیاتی از تدابیر و دلاوری های مردم و برخـی از رجـال سیاسی و نظامی (ازجمله عباس میرزا قاجار و قائم مقـام فراهـانی ) بـروز مـی کنـد و در سطحی کاملتر از ادوار گذشته مقاومت و حماسه های مردمـی بـا رهبـری علمـا هـم از دستاوردهای کم نظیر این دوره به شمار می رود که جنبه ای متفاوت و بسـیار معنـادار از مؤلفه های هویت ایرانی برای مقابله با تهاجمات و تعرضات خارجی را به تصویر مـی - کشاند و مسئله قابل تأمل تر آن که اولین مواجهات مستقیم ما با غـرب جدیـد، در ایـن برهة تاریخی رقم می خورد و همه این مباحث از نکاتی است که دریچـه ای متفـاوت از هویت سازی و طـرح و کـاوش از چیسـتی هویـت ایرانـی پـیش روی مـی گـذارد.
(مشکوة الدینی ،١٣٥٣: ١٢) آنچه روشن است اینکه مفهوم ملل در بیشتر متون تاریخی به معنای روش و دین تعبیـر می گردد و زمانیکه عبارت ملل و نحل ذکر می شود می توان ملل را به معنی ادیان الهی و نحل را روشها و آراء بشری معنی کرد نویسنده کتـاب فرهنـگ طـرق اسـلامی در ایـن خصوص عنوان می کند: مرادازملل دیانات ومنظورازنحل آراءومذاهب فلسفی است (مشـکور، ١٣٨٨: ٨) و یـا مرحوم آیت الله میرزای شیرازی درجوابیه ای که درپاسخ به نامه (استفتائیه )مرحـوم آیـت الله حاج شیخ فضل الله نوری می نویسد: «در اعصاری که دولت و ملت در یک محل مستقر بود چون زمان حضرت ختمـی مآب صلی الله علیه و آله و سلم ، تکلیف سیاست در این قسم از امور عامه در عهدة همان شخص معظم بود و حال که به اقتضای حکمت الهیه جل ذکره ، هـر یـک در محلی است در عهدة هر دو است که به اعانت از یکدیگر، دیـن و دنیـای عبـاد را حراست کرده و بیضة اسلام در غیبت ولی عصر عجل الله تعالی محافظـت نماینـد.