چکیده:
آنتونی کوردسمن، کارشناس نظامی امریکایی، پنج سال پس از حملات 11 سپتامبر 2001 در مورد جنگ اسرائیل و حزب الله تحلیلی منتشر کرد. این مقاله تحلیلی که " درسهایی مقدماتی از جنگ اسرائیل و حزب الله" نام داشت، به شدت توجه پنتاگون را به خود جلب کرد؛ به گونه ای که طراحان ستاد مشترک فرماندهی ارتش به بررسی آن پرداختند و در دولت امریکا نیز میان کارشناسان نظامی دست به دست شد و مورد بررسی قرار گرفت. کوردسمن در مورد نتیجه ملایم و متعادل مقاله خود توضیحی نداد، با این حال، تشریح کرد که بررسی وی تنها "مقدماتی" نبوده است. اما در مورد چگونگی نبرد حزب الله و قضاوت در مورد نتایج جنگ، سخنی به میان نیاورد.
کوردسمن متذکر شد: "این بررسی تحلیلی...محدود است؛ زیرا تحلیل من از نزدیک و با حضور در لبنان و مشاهده جنگ حزب الله صورت نگرفت". بررسی کوردسمن دو هدف را پوشش میداد: ایجاد پایه و اساسی برای درک جنگ از دیدگاه اسرائیلی ها و طرح این پرسش که حزب الله چگونه و تا چه حد مطلوب جنگید.
باگاشت تقریبا دو ماه از جنگ حزبالله و اسرائیل، اکنون امکان بررسی موضوعاتی که کوردسمن به آنها اشاره نکرد، وجود دارد. با این حال، تصویری که ما در این مقاله ارائه میکنیم، کامل نیست. مقامات حزب الله به طور علنی در مورد نحوه نبرد خود صحبت نمیکنند، آنها همچنین به جزئیات آرایش نیروهای خود نخواهند پرداخت و استراتژی آینده خود را تشریح نخواهند کرد. با وجود این، در حال حاضر درسهای جنگ از نگاه حزب الله در حال پدیدار شدن است و طراحان استراتژی امریکا و اسرائیل درسهای اندکی از آن خواهند گرفت.
نتیجه گیری این مقاله براساس ارزیابیهای موجود در طول جنگ، مصاحبه با کارشناسان نظامی اسرائیلی، امریکایی و اروپایی و تحلیلهای جدید استراتژیستهای نظامی از جنگ است. به علاوه، نظریات مقامات ارشد دولتی در خاورمیانه که نتیجه جنگ برای آنها بسیار حائز اهمیت است و افرادی که به گفت وگو با آنها پرداخته ایم نیز مورد توجه قرار گرفته است.
نتیجه گیری کلی این مقاله با دیدگاه کنونی مقامات کاخ سفید و اسرائیل در تناقض است؛ از جمله اینکه توان دفاعی اسرائیل به طور چشمگیری توانست توان نظامی حزب الله را برای آغاز مجدد جنگ از بین ببرد؛ اسرائیل موفق شد توان نظامی حزب الله را برای پیروزی در جنگ آینده نابود کند یا اینکه نیروهای دفاعی اسرائیل پس از اعزام گسترده به جنوب لبنان توانستند بر دشمنان خود چیره شوند و اوضاع را مطابق میل دستگاه سیاسی اسرائیل پیش ببرند. در حالی که درست، عکس این موارد حقیقت دارد. از آغاز جنگ تا آخرین عملیات آن، فرماندهان حزب الله موفق شدند به چرخه تصمیم سازی استراتژیک و تاکتیکی اسرائیل در حوزه عملیاتهای اطلاعاتی، نظامی و سیاسی وارد شوند که نتیجه آن، پیروزی قطعی و کامل حزب الله در جنگ با اسرائیل بود.
خلاصه ماشینی:
"مقامات ارشد ارتش اسرائیل به این نتیجه رسیدند که با توجه به شکست حملات هوایی، آنها تنها یک گزینه پیش روی خود دارند و آن اینکه با نیروهای زمینی به امید از بین بردن عزم حزبالله برای پیروزی، به لبنان حمله کنند.
در حالی که واحدهای ارتش اسرائیل در طول هفته دوم جنگ به جنوب لبنان حمله کرده بودند، رهبری نظامی اسرائیل بر سر اینکه واحدهای نیروی زمینی خود را چه هنگام و به کدام محل اعزام کند، مردد بود.
اعزام نیروهای ارتش اسرائیل برای محاصره رزمندگان حزبالله مکررا شکست خورد؛ این در حالی بود که از طرف غرب منطقه مارونالرأس نیز حملاتی صورت میگرفت.
در آن روز، مقامات موساد اطلاعاتی را فاش کردند که در آن، طبق برآورد آنها آمده بود توان نظامی حزبالله به طور جدی آسیب ندیده و این گروه احتمالا قادر است تا ماهها به جنگ ادامه دهد.
در اواسط جنگ لبنان دونالد رامسفلد، وزیر دفاع امریکا، به طور محرمانه گفته بود که اقدامات اسرائیل نتایج وخیمی برای ارتش امریکا در عراق به وجود خواهد آورد؛ زیرا دشمنی رهبران سیاسی شیعه و شیعیان عراق نسبت به نیروهای امریکایی را افزایش میدهد.
استراتژی نظامی که ارتش صهیونیستی برای غلبه بر نیروهای حریف اتخاذ کرده است، مبتنی بر بهرهگیری از نیروی حجم و شدت حمله اسرائیل به خوبی در گزارش «جمعیت امریکایی طرفدار صلح خاورمیانه» مشهود است: ـ سلاحهایی که اسرائیل در این جنگ به کار برد بیش از سلاحهایی بود که در جنگ اکتبر 1973 به کار برده است."