چکیده:
در این مقاله بعد از بررسی تعریف های امر ارشادی و مولوی به سه بحث پرداخته شده: اول: بحث می شود از عدم انحصار امر ارشادی در اخبار و اینکه امکان دارد که بعض اوامر ارشادی مقارن با طلب جدی باشد دوم: بحث از اینکه هرجا امر ارشادی هست آنجا حکمی از عقل وجود دارد و هر جا حکم عقلی وجود دارد اوامر شرعیه حمل بر ارشاد می شوند در هر دو قسمت رد می شود. سوم: سه نظریه در اصل اولی ذکر می شود و بحث می شود که هیچ ضابطه عامی در تعیین ارشادی و مولوی بودن اوامر نیست و در هر موردی نیازمند بررسی ویژگی های آن مورد هست
خلاصه ماشینی:
(همان، 266) رابطه تقسیم با حکم تکلیفی و وضعی بیتردید تکالیف نفسی استقلالی همچون وجوب نماز یا جواب سلام، مولوی هستند و اینکه آنها نیز ارشاد به مصالح و مفاسد نفس الامری است توهمی بیش نیست؛ البته بنا بر مذهب عدلیه، حکمت جعل تکالیف در شرع مقدس همانها است؛ ولی روشن است که عبد هیچ مسئولیتی در برابر مصالح مفاسد واقعی ندارد و تنها زمانی که مولی آنها را در قالب قانون و دستور معرفی کرد یا به عنوان غرض مولی از آنها خبر داد، تکالیف میشوند.
نیز امر به همین منوال است؛ البته در اینکه اگر این عناوین موضوع حکم واقع شوند، مقصود آن مواردی است که مولی پذیرفته است یا ولایت عرفی و ظلم عقلایی نیز مشمول دلیل است، سخنانی هست که جای بیانش نیست؛ به طور مثال در باب حج وارد شده که ولی طفل، او را محرم کند یا وجوب عدالت و حرمت ظلم که در قرآن کریم آمده است.
حکم عقل به حسن عدالت کشف از وجوب شرعی آن میکند؛ پس وجوب عدالت چه از راه ملازمه به دست آید و چه از راه آیه یا روایت، امر مولوی خواهد بود و هر جا قاعده ملازمه جاری نباشد (مثل حکم عقل به وجوب اطاعت و عصیان یا وجوب مقدمه واجب)، اینجا احکام وارد در منابع نقلی نیز ارشاد خواهند بود؛ زیرا مولویت در این موارد بیاثر است.
کلیدواژه ها:
امر
،
امر ارشادی
،
امر مولوی
،
حکم عقلی
،
ضابطه ی امر ارشادی و مولوی
کلید واژه های ماشینی:
مولوی
،
ارشادی
،
امر مولوی
،
حکم
،
امر ارشادی و مولوی
،
خبر
،
امر ارشادی
،
حکم عقل
،
ثواب و عقاب
،
طلب جدی