چکیده:
مفهوم دیگری در فلسفه لویناس به مفاهیم دیگر او هویت می بخشد. وی با نقدی معرفت شناختی - هستی شناختی، تمامیت سوژه و کلیت دیگری را به پرسش می گیرد. به زعم لویناس دیگری امکان نفی تمامیت سوژه و امکان تعالی سوژه در فراروی از هویت ایستای خود است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نسبت سوژه با دیگری نسبتی معرفت شناختی - هستی شناختی نبوده بلکه از بنیان، نسبتی اخلاقی است. سوژه در مجاورت دیگری شکل می گیرد. مهمترین ساحتی که هستی دیگری با هستی دیگری مجاور می شود، لحظه ی نیستی و مرگ اوست. این امر به رابطه اخلاقی بنیادینی منجر می شود که در آن مسئولیت در برابر مرگ دیگری بنیاد و مهمترین وجه مسیر تحقق هستی ما ست. به زعم ما فهم هستی چنان که هایدگربر آن پافشاری می کند هستن به سوی مرگ خود، از طریق رابطه ی اصیل دازاین با مرگ خود نیست، بلکه مرگ دیگری، نقطه ی عزیمت ویران کننده ی دریافتن نیستی گره خورده با هستی است. هستی در هستن برای دیگری و سوبژکتیویته در کنش های ارتباطی انسان با دیگری و متعاقب آن با مراقبت از دیگری در برابر مرگ متحقق می شود.
خلاصه ماشینی:
اما در حالی که دیگری نامتناهی است و من به هیچ طریقی نمی توانم او را بشناسم این پیوند چگونه شکل می گیرد؟ چنان که ملاحظه می شود توصیفی که لویناس از رابطه ی سوژه و دیگری ارائه می دهد با عباراتی غامض و پیچیده و در عین حال به زبانی غیر استنتاجی بیان شده انـد.
لویناس بر این باور اسـت کـه سـوژه اساسـا در چـارچوب آگـاهی و شناخت ، با دیگری روبرو نمی شود، اما با وجودی که نمـی توانـد دیگـری را بشناسـد، او همواره حضور دارد و نسبتی بین سوژه و دیگری برقرار است .
لویناس با این توصیف در صدد است تا نشان دهـد "تحقـق هسـتی خـود" چنان که هایدگر می گوید اولویت آغازین انسان و رابطه ی اصیل دازاین با مرگ ، در جهان هستن و طرح اندازی رو به آینده ی خود نیست ، بلکـه هسـتی در کـنش هـای ارتبـاطی و نسبتی که انسان با دیگری و متعاقب آن با مرگ او دارد، متحقق می شود.
ذکر ایـن مسـاله لازم اسـت کـه همان گونه که خود لویناس در اخـلاق و نامتنـاهی (گفتگـو بـا فلیـپ نمـو ١٩٨٥) اظهـار می دارد، وی بسیار از اندیشه ی هایدگر و به ویژه از مفـاهیمی نظیـر دازایـن (Dasein)، بـه سوی مرگ بودن (Being towatd the death) و اوصاف اگزیستانسیال دازاین از کتاب هستی و زمان او بهره گرفته است ، به طوری که به نظر می رسد لویناس حین بیان اندیشه ی خود همواره در گفتگویی پنهانی با هایدگر قرار دارد.