چکیده:
با رسمی شدن مذهب شیعه اثناعشری در دوره صفویه، رویه ای دوسویه در قبال قدرت در دستگاه دینی نمودار شد. هم زمان با آنکه مشروعیت بخشی به حکومت در زمره اختیارات علما قرار گرفت، با گسترش مناسک و شعایر، نقد و نفی قدرت در زمره نماد های محوری شعایر اصلی شیعه، یعنی عاشورا و محرم درآمد.
نویسندگان مقاله حاضر بر اساس رهیافت کارکردگرایی دینی، این ادعا را مطرح می سازند که به نظر می رسد در یک فراگشت تاریخی، با گسترش مناسک و شعایر، مذهب شیعه از مشروعیت بخشی حکومت، به نفی آن میل کرده است. بخش عمده ای از این فراگشت، متاثر از گسترش نمادین نفی قدرت سیاسی در مناسک و شعایر دینی بوده است. پادشاهان ایرانی در طول دوره صفویه و قاجاریه در جهت افزایش قدرت خود، به گسترش مناسک شیعی روی آوردند؛ اما با اقبال مردم به این مناسک، به تدریج نقد و نفی قدرت مطلقه پادشاهی، به مثابه مهم ترین نماد شعایر شیعی درآمد.
خلاصه ماشینی:
"بر این مبنا، نویسندگان می کوشند که در برابر این پرسش که «مـذهب شیعه از چه کارکردهای سیاسی در قبال قدرت مستقر برخوردار بـوده اسـت ؟» ایـن فرضیه را به آزمون بگذارند که «مذهب تشیع با بهره مندی از عناصـری چـون نفـوذ اجتماعی روحانیت و علما، گسترش مناسک و شعایر شیعی ، و نمادسازی حکومـت هـا به مثابه حکومت جور بر اساس مناسک عاشورایی ، و منبر به عنوان نماد رفتاری پیامبر اکرم ص ، به تدریج از کارکرد مشروعیت بخشی به قدرت ، به نقد و نفی آن میل کرده است ».
(محجـوب ، ۱۳۴۸، ص ۹۵) به همین دلیل ، دولت صفویه که مذهب تشیع را در ایران رسمی ساخت ، حـوادث عاشورا را محور تبلیغات خـویش قـرار داد و علـی ع و فرزنـدانش را مظهـر تمـامی تلاش های خود معرفی کرد و شـور و هیجـان شـیعیان را بـا برپـایی مجـالس ویـژة اهل بیت ع حفظ نمود؛ به گونه ای که شاه اسماعیل صفوی روز عاشورا مجلس عزایـی منعقد می کند و یکی از وعاظ ، کتاب روضة الشهدای کاشـفی را بـر منبـر مـی خوانـد.
(الگار، ۱۳۶۹، ص ۱۷۲) همان گونه که در منابع تاریخی دیده می شـود، علمـای مشروطه خواه در دورة قاجار، از مناسک و شعایر حسینی در جهت تهیـیج مـردم بـه مبارزه با ظلم حکومت استفاده می کردند؛ و از سویی عزاداری های محرم نیز در رونـد انقلاب مشروطه ، پیروزی مردم بـر اسـتبداد و تـداوم ایـن نهضـت ، نقـش اساسـی و محوری داشته است ."