چکیده:
زبان دین به عنوان یکی از مهمترین شاخههای پژوهشی فلسفه دین، پرسشهای گوناگونی را درباره آموزههای دینی و متونی که بیانگر آن آموزهها هستند، مطرح میسازد. در این نوشتار، دو پرسش از مباحث زبان دین در عرصه گزارههای حاکی از علائم ظهور، مورد توجه قرار گرفته است: 1. آیا گزارههای حاکی از علائم ظهور، معنادار هستند یا خیر؟ 2. آیا زبان گزارههای حاکی از علائم ظهور، معنایی شناختی دارند یا غیرشناختی؟در پاسخ به پرسش اول، گزارههای حاکی از علائم ظهور، معنادار دانسته شدهاند؛ و در پاسخ به پرسش دوم، گزارههای حاکی از علائم ظهور، شناختی تفسیر گردیدهاند.
Studying the language of religion is one of the most important research fields of philosophy of religion، with questions about religious teachings and texts that represent those teachings are present. In this article، two questions discussed showed signs of religious language in statements، taken into consideration: 1. Does statements showing the signs of emergence significant or not? 2. Does statements showing the signs of emergence have linguistic، semantic، cognitive and non-cognitive meanings?
In response to the first question، statements showing the signs of emergence have been shown significant، and in response to the second question، statements showing the signs of emergence have been interpreted as cognitive.
خلاصه ماشینی:
"4. بررسی اقتضائات خاص متون دینی برای فهم: آیا در کیفیت فهم متون خاص دینی و وحیانی، اقتضائات خاصی وجود دارد؟ و اگر اقتضائات خاصی دارند، آنها کداماند؟ به بیان دیگر، دینی- وحیانی بودن متون دینی و آموزههای برخاسته از آنها، در چه ناحیه و موضعی منشأ اثر میشود و باعث ایجاد تغییر نسبت به سایر متون میگردد؟ در گام نخست در پی آن هستیم که آیا گزارههای حاکی از علائم ظهور، گزارههایی معنادار هستند یا بیمعنا؛ و در گام دوم این موضوع را برمیرسیم که زبان گزارههای حاکی از علائم ظهور، از چه نوعی است؟ آیا زبانی حقیقی و معرفتبخش است که هرآنچه در آنها وارد شده است، واقعیاتی هستند که یا در عالم واقع شدهاند و یا در آینده رخ خواهند داد؛ و یا این زبان صرفا معنایی نمادین و یا اسطورهای برای خود در نظر میگیرد؟ پیش از آغاز مباحث، به چند نکته اشاره میکنیم: علائم ظهور به دو گروه حتمی و غیرحتمی تقسیم میشوند.
به دیگر سخن، طرفداران نظریه اسطورهای، هنگامی که دریافتند بسیاری از گزارههای دینی با علم امروز قابل جمع نیست، راهحل را در تفسیر اسطورهای آنها یافتند و معتقد شدند که برای فهم آنها باید از زبان دین اسطورهزدایی نمود؛ اما آیا چنین رویکردی درباره خبر از خروج سفیانی وجود دارد؟!"