چکیده:
در دولت های نخستین ، مهـم تـرین جنبـه مشـروعیت شـاهان ، تقـدس نهـاد شاهی بود که از شاه یک میانجی میـان آسـمان و زمـین مـیسـاخت . ایـن تقدس عموما به دو گونه کسب میشد: در گونـه نخسـت ، شـاهان تجلـی خدایان یا از تبار ایشـان تلقـی مـیشـدند و یـا بـه عنـوان یکـی از خـدایان پرستیده میشدند (شاهی آسـمانی). در گونـه دوم شـاهان هرچنـد مـدعی اشکال پیشین الوهیت نبودند اما خود را برگزیدة خـدایان و نماینـدة آنـان بر روی زمین قلمداد میکردند (شاهی مقدس ). چنین به نظر میرسـد کـه در آغاز تشکیل دولت در عیلام در میانه هزارة سوم پیش از مـیلاد، نـوعی از شاهی مقدس در آن سرزمین رواج داشته است که نمونـه مشـابه آن در فرهنگ معاصر میان رودانی آن نیز دیده مـیشـود. در دوران کهـن تـاریخ عیلام (اواخر هزاره سوم ) تحت تاثیر ایدئولوژی سلطنتی میان رودانی، کـه
با سلطه دودمان اکد در عیلام رواج یافته بود، برخی شاهان عیلامی تلاش نمودند تا به شیوة دودمان اکد خـود را مجـری اوامـر خـدایان و برگزیـدة آنان قلمداد کنند. در دوره دودمان سیماشکی نیز شواهدی از تاثیر اندیشه سلطنتی معاصر میان رودانی دیده میشود، چنان که بعضی فرمانروایـان ایـن دودمان تلاش کردند تا بـه شـیوة شـاهان دودمـان میـان رودانـی اور سـوم ، کیش پرستش شاه را برقرار نماینـد؛ پدیـده ای کـه در عـیلام نیـز همچـون میان رودان نتیجه بخش نبود. سرانجام القاب شاه در نوشته های عیلامی میانه و نوعیلامی، کـه در آن هـا از فرمانروایـان بـا لقـب خـدمتگزار و محبـوب خدایان یاد شده است ، نشان میدهنـد کـه شـاهی مقـدس در عـیلام رواج داشته است .
خلاصه ماشینی:
"در دوره دودمان سیماشکی نیز شواهدی از تأثیر اندیشه سلطنتی معاصر میان رودانی دیده میشود، چنان که بعضی فرمانروایـان ایـن دودمان تلاش کردند تا بـه شـیوة شـاهان دودمـان میـان رودانـی اور سـوم ، کیش پرستش شاه را برقرار نماینـد؛ پدیـده ای کـه در عـیلام نیـز همچـون میان رودان نتیجه بخش نبود.
همچنـین در خصوص مصادیق تاریخی شاهی آسمانی باید به این نکته اشاره کرد که برخی از شاهان پس از مرگ توسط جانشینان خود به مقام خدایی می رسیدند، عملی کـه نمونـه هـای آن در تمدن میان رودان و بعدها به ویژه در دوران امپراتوری روم - از دوران اولیۀ آن یعنی دودمان یولیو-کلودیانی ١- رواج کامل داشت )٢٠٠٤ Bendlin &Renger (.
همان گونه که در دورة های عیلام کهن و میانه دیده شد، خدای اصلی نبشته هـای شـاهی این دو دوره خدای شهر شـوش اینشوشـینک بـود کـه نظـر بـه القـاب منـدرج در نبشـته هـا، می توان وی را حامی شاهان و قلمرو پادشاهی قلمـداد نمـود.
درمجموع ، نهاد شاهی در عیلام را با توجه به القاب و نبشته های شاهی می تـوان گونـه ای از شاهی مقدس دانست ، هرچند همان گونه که دیده شـد، ایـن احتمـال وجـود دارد کـه در دوران دودمان سیماشکی نوعی از شاهی آسـمانی و یـا حـداقل کـیش پرسـتش بنیـان گـذار دودمـان رایـج بـوده اسـت کـه در هـر دو مـورد تـأثیر فرهنگـی و سیاسـی میـان رودان بـر ایدئولوژی شاهی عیلام مشاهده می شود."