چکیده:
نظریـه پیچیدگـی ، نظریـه نوینـی اسـت کـه از علـوم طبیعی منشـا گرفته ، امـا پس از چنـدی در قلمرو علـوم اجتماعـی نیـز گسـترش یافتـه و در دو دهه اخیر با شـتاب فزاینده ای توسـط متخصصان تعلیم و تربیـت مـورد اسـتفاده قـرار گرفتـه اسـت . بـا توجـه بـه اینکـه نظریـه پیچیدگـی در ایـران ، در اغلـب قلمروهـا و به ویـژه در تعلیـم و تربیـت و برنامـه درسـی ، موضـوع ناشـناخته ای اسـت ، ضـرورت دارد مفاهیـم و دلالت هـای آن تبییـن شـوند. مقالـه حاضـر بـا ایـن پرسـش تدویـن شـده اسـت کـه چگونه مفاهیـم و اسـتلزامات نظریـه پیچیدگـی ، راهکارهایـی بـرای رفـع کاسـتی های برنامـه درسـی کنونـی ارائه میکنند؟ این پژوهش از نوع بنیادی بوده و از دو روش پژوهش فلسـفی اسـتفاده شـده اسـت : »تحلیـل مفهومـی از نـوع ارزیابـی سـاختار مفاهیـم « و »اسـتنتاج از نـوع قیـاس عملـی «. یافته هـای مقالـه حکایـت از ایـن دارد کـه بـا یـاری گرفتـن از ویژگی هـای نویـن فلسـفی نظریـه پیچیدگـی ، می تـوان در جهـت اصـلاح برنامـه درسـی کنونـی گام برداشـت . برخـی اسـتلزامات نظریـه در برنامـه درسـی عبارتنـد از: بهـا دادن بـه ابعـاد پیچیـده انسـان و تعاملات او با جهان هسـتی ، تحقق رویکرد فرارشـته ای و برنامـه درسـی مسـئله محور، ترویـج دانـش زمینـه ای و انتخـاب منابـع و مـواد آموزشـی مرتبـط بـا مسـائل بومـی ، جایگزینـی دانـش توزیعی ، مشـارکتی ، و مذاکـره ای به جای دانـش کنترلی و سلسـله مراتبی ، حمایـت از یادگیـری مادام العمـر و یادگیـری از راه دور،تاکیـد بـر یادگیـری از طریـق بازخـورد، پیونـد، و تعامـل چندجانبـه شـبکه ای بـا به کارگیـری فناوری هـای شـبکه بنیان پیچیـده نویـن آموزشـی ، و آمادگـی بـرای رویارویـی بـا تحـولات و موقعیت هـای غیرمنتظـره .
خلاصه ماشینی:
"این اصرار گرچـه امـوری ماننـد تعییـن اهـداف ، محتـوا، زمـان ، و نحـوه ارزشـیابی را تسـهیل میکنـد، امـا باعـث نادیـده گرفتـن واقعیت هـای مبهـم و ناشـناخته ای می شـود کـه در فراینـد آمـوزش پدیـدار می شـوند، درحالیکـه نظریـه پیچیدگـی بـر مبنـای عدم قطعیـت شـناخت ، بـا ایـن اسـتدلال کـه واقعیـت بسـیار پیچیـده ، و ابـزار و توانایـی مـا بـرای شـناخت ، محـدود اسـت ، جنبـه دیگـری از نـگاه واقع بینانـه بـه انسـان ، بـا عنـوان پذیـرش امـکان خطـا، ابهـام و تناقض در فرایند شـناخت بشـر را ارائـه می دهد.
ابن خلـدون )١٣٤٥، ٣٢٩( در کتاب »مقدمه « از منطق و احتمال خطا سخن میگوید و یادآوری میکند که بیان دانـش از دو طریـق تعلیـم و گفتگـو امکان پذیـر می شـود؛ ازایـن رو، فهم و تحقق بسـیاری از دلالت های آن بـرای مـا بیـش از سـایر فرهنگ هـا امکان پذیـر بـوده و حتـی انتظـار می رفـت کـه چنیـن اسـتلزاماتی بسـیار پیـش از ایـن در عرصه هـای مختلـف ، به ویـژه تعلیـم و تربیـت و برنامـه درسـی مـا اجـرا شـود، امـا آمـوزش و پـرورش نویـن مـا نیز همچون سـایر کشـورها تحـت تأثیر دیدگاه کاهش گرایـی و تفکیکی غرب قـرار گرفـت ؛ البتـه در چنـد سـال اخیـر، گرایـش بـه تمرکززدایـی ، انعطاف پذیـری و خلاقیـت ، زمینـه را بـرای طراحـی و اجـرای برنامـه درسـی پیچیـده ، مسـاعد کرده اسـت ."