چکیده:
قرآن و حدیث به ترتیب، دو منبع از منابع اصیل شناخت دینی به شمار می آید؛ این دو منبع که در این مقاله، منابع نقلی دینی نامیده می شود، در نصوص فراوانی خطاب خود را انسان ها فرض کرده اند و ضمن تاکید بر دارا بودن نیازهای مادی و معنوی انسان ها، دستور العمل هایی برای سعادت دنیوی و اخروی او ترسیم کرده است. مقایسه اسلام و منابع نقلی آن اعم از قرآن و سنت نشان می دهد این آیین، مکتب و آیینی اجتماعی است و تنها سعادت اخروی مردم را در نظر نگرفته است. قرآن کریم در یک نگاه کلی بر نیازهای بنیادین بشر که شامل اعتقاد درست، خلق پسندیده وعمل شایسته است، تاکید کرده و اصول کلی آن را تعلیم داده است. جزئیات و تفاصیل این اصول کلی که به نحوی به حوزه نیازهای آدمی معطوف است به سنت معصومان (ع) واگذار شده است. شناخت این تعالیم در گرو آگاهی از جنبه های گوناگون جامعیت و شمول این دو منبع است؛ این مقاله ابتدا جامعیت کتاب آسمانی قرآن را ـ که مبنای مهمی در تفسیر قرآن به شمار می آید- از رهگذر روایات، بررسی کرده و سپس برخی مصادیق نیازهای بشری را بر اساس الهام از روایات به عنوان منبع شامل و جامع دین برشمرده و در پایان، نتیجه می گیرد شمول و گستردگی منابع نقلی در پاسخ به نیازهای بشر مسلمان و غیر مسلمان غیر قابل انکار است.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که قرآن و سنت و به عبارتی دیگر قرآن و روایات تفسـیری اهل بیت (ع) در فرآیند فهم استوار آیات الهی جدایی ناپذیرند، لذا شایسته است موضوع فراگیری آموزه های دینی در پاسخ به نیازهای بشر مبتنی بر این دومنبع اساسی ، مورد بررسی وتحلیل قرار گیرد و به این مسأله پاسخ داده شود که با توجه به آراء گوناگون عالمان ودین پژوهان در نسبت دین وقلمرو نیازهای بشـری، از خود آیات قرآن وروایات مفسر آن می توان ، پاسخی برای نوع و محدودة این شمول وجامعیت یافت ؟ مقدمه جامعیت وشمول دین ، موضوعی است دارای وجوه گوناگون؛ از یک سو مبحثی معرفت شناسانه اسـت و از مسائل کلام جدید در حوزة دین شناسی به شمار می رود و از دیگر سو با موضوع خاتمیت و جهانشمولی و زمانشمولی دین و رسالت پیامبر اسلام(ص) به مثابة دو مؤلفة اساسی آن، و پرسـش هـای پـیش روی آن مرتبط است .
تمام فقه ما برگرفته از قرآن و سنت و حدیث است ؛ اما از آنجـا کـه بشـر، اعم از بشر مسلمان و غیر مسلمان است ، کافی است اشاره کنیم در بخش مربوط به معاملات هم ، نمونه هایی از روایات و منابع نقلی وجود دارد که در تنظیم این قبیل روابط ، معاملات و حقوقی بین انسانها وارد شـده است مانند المؤمنون عند شروطهم (طوسی ، استبصار،٣ /٢٣٢، همـو، تهـذیب الاحکـام،٧ /٣٧١) و یـا النـاس مسلطون علی أموالهم (مجلسی ،٢ / ٢٧٢) و یا «لایحل مال أمر مسلم إلا بطیب نفسـه »(حـر عـاملی ،١٠/ ٤٤٩) دراین باره برخی از انواع بیع ها مثل بیع معاطات ، بیع فضولی ، برخی انواع خیارات ، و یـا قـرادادهـایی ماننـد مضاربه ، مزارعه ، مساقات، و یا مقولة سبق و رمایه و یاسکنی و عمری و رقبی و تصرفات مریض مشرف بـه موت ، مقولاتی اند که به نظر برخی محققان ، نوگستری در احکام را که ریشه در روایات دارند تداعی می کند."