چکیده:
رشد بخش کشاورزی از طريق رشد بهرهوری، همزمان با توزيع مناسب درآمد، میتواند فقر را در مناطق روستايی کاهش دهد. خود رشد بهرهوری نيز از عوامل زيادی نظير سرمايه-گذاری، سطح آموزش و مهارت نيروی کار و زيرساختها تأثير میپذيرد. مطالعه حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر بهرهوری نيروی کار، توزيع درآمد (عدالت) و فقر در جامعه روستايی ايران با استفاده از نظام معادلات همزمان برای دوره 1363 تا 1386 میپردازد. نتايج بهدست آمده حاکی از آن است که مخارج آموزشی و تحقيقاتی، افزايش نرخ باسوادی، مخارج برق-رسانی و موجودی سرمايه منجر به رشد بهرهوری نيروی کار خواهد شد. رشد بهرهوری نيروی کار بههمراه سرمايهگذاری در صنايع روستايی و مخارج عمرانی به بهبود توزيع درآمد و در نهايت، کاهش فقر در جامعه روستايی خواهد انجاميد. از اينرو، پيشنهاد ميشود که مخارج زيربنايی از قبيل بودجههای عمرانی روستايی، برقرسانی، جادهسازی، مراکز بهداشتی روستايی و سرمايهگذاری در صنايع روستايی افزايش يابند.
Growth of agricultural sector could reduce rural poverty by labor productivity improvement in parallel with balanced income distribution. Increase in productivity depends on many factors such as investment، education and skills of labor and infrastructure، in turn. In this study، factors affecting agricultural labor productivity، income distribution and poverty in rural areas of Iran were explained through simultaneous system of equation for period of 1981-2007. The results indicated that spending on education and research، literacy rate، spending on electricity supplying and capital stock would lead to increase in productivity of agricultural labor; and this growth، in addition to the investments on rural industries and infrastructural spending، would improve income distribution and finally reduce rural poverty. The results of this study suggest that expenditure of infrastructure، rural electrification، road construction، rural health centers and investment in rural industries should be increased.
خلاصه ماشینی:
"نتیجه گیری و پیشنهادها در مطالعة حاضر، با استفاده از داده های مربوط به ۲۴ سال طی ۱۳۶۳ تا ۱۳۸۶، سیستمی از معادلات برای بررسی عوامل مؤثر بر توزیع درآمد، فقر و بهره وری نیروی کار کشاورزی در روستا برآورد شد؛ نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رشد اقتصادی کشور عدالت محور و حامی فقرا نبوده و رابطة معکوس با فقر و توزیع درآمد در روستا داشته است .
البته برای آنکه قیمت ها علامت های درست به محقق بدهند، باید بازار نهاده و در صورت امکان ، بازار محصول «رقابتی » شود؛ ۵- با توجه به نتایج به دست آمده از هر چهار معادله ، لازم است مخارج زیربنایی مانند بودجه های عمرانی روستایی ، برق رسانی ، جاده سازی و مراکز بهداشتی روستایی افزایش یابند؛ و ۶- موجودی سرمایه و موجودی ماشین آلات از عوامل مهم و تأثیرگذار بر بهره وری نیروی کار و فقر روستایی به شمار می روند و از این رو، با حفظ سرمایه های موجود، باید سرمایه گذاری برای رشد تولید با رویکرد اصلاح ساختار کشاورزی (یعنی ، کشت به صورت تعاونی و یا به طور کلی ، یکپارچه سازی زمین ها به منظور ورود ماشین آلات کشاورزی و کشت مکانیزه ) در راستای کاهش فقر افزایش یابد."