چکیده:
نگاه فقهای شیعه به مساله مشروعیت حاکمان اسلامی، یکی از موضوعات مهم در فقه سیاسی شیعه است. فقهای شیعه در باب مشروعیت، این حق را فقط برای ائمه معصوم (ع) بعد از پیامبر (ص ) قائل هستند. لذا بعد از دوره حضور ائمه (ع)، یکی از مسائلی که همواره دغدغه فقهای شیعه قرار گرفته، نحوه تعامل یا تقابل آنها با حاکمان مسلمان بوده است. بعد از دوره حضور ائمه (ع)، اولین برخورد فقهای میانه با این مساله در دوره عباسی اتفاق افتاد. در این میان شریف رضی، یکی از علمایی بود که بهطور گسترده، به تعامل و همکاری نزدیک با عباسیان پرداخت و از طرف آنها مناصب حکومتی دریافت نمود. این عملکرد، موجب شده پارادوکسی در حوزه نظر و عمل رخ نماید. اما اولا واقعیت امر چنین نیست، بلکه عمل سید دارای پشتوانه نظری است و ثانیا به نظر میرسد بتوان عملکرد وی را در تعامل گسترده با خلافت، به منظور زمینهسازی برای بازگرداندن حق علویان نیز تحلیل کرد. در پژوهش پیش رو، تلاش شده تا ضمن گزارش و تحلیل وضعیت این دوره و اهمیت فعالیتها و مناصب سید، به برخی ابهامات پاسخ داده شود.
خلاصه ماشینی:
آنها در موقعیتهای مختلف علاقه خود را به خلیفه علوی نشان میدادند، ولی از میان برداشتن خلیفه عباسی و جانشین کردن خلافت علوی، از یک سو خشم و شورشهای تودههای مردم را در پی داشت و از سوی دیگر، خلافت علویان به این معنا بود که جای امیران بویه از فرماندهی به فرمانبرداری تغییر کند؛ گو این که این موضوع برای امیران بویه پذیرفتنی نبود یا دستکم تصور درست و دقیقی از آن نداشتند.
(ابنبطوطه، 1432، ج1، ص163) از سوی دیگر، صدور احکام نقابت و پوشیدن خلعت و تنفیذ حکم در حضور خلیفه، از وابستگی کامل دیوان نقابت به دولت و خلیفه حکایت میکند؛ اما نقابت به نوعی مسئولیت به شمار میرفت و به این عنوان بنیاد نهاده شده بود که خاندانهایی مانند سادات که تبار والایی داشتند، تحت سرپرستی یکی از طالبیان قرار گیرد که در رتبه آنها باشد و کسی خارج از خاندان طالبی به آنها اشراف نداشته و نقیب مسئول رسیدگی به امور آنها باشد.
این مسئولیتی مهم بود که تا آن زمان فقط امام رضا7 آن را دریافت کرده بودند و بعد از سید رضی نیز برای کسی این مسأله دیگر اتفاق نیفتاد.
(دشتی، 1386، ص168) چشمداشت به خلافت یکی از مسائل عمده در میان علویان بعد از رحلت پیامبر9، تلاش و مبارزه مستمر آنها برای دستیابی به حق مشروع خود یعنی حکومت بر دنیای اسلام بود؛ مسألهای که پیامبر9 در زمان حیات به آن تصریح فرموده بودند؛ اما با دخالت جناح میانه قریش، این امر از دست جانشینان به حق آن حضرت خارج شد.