چکیده:
طرح نظریه «اقتصاد مقاومتی» توسط مقام معظم رهبری، به عنوان اقتصادی درون زا، پویا و مبتنی بر اقتضائات دینی و ملی، طرحی است اساسی در جهت نوزایی اقتصاد داخلی و خروج کشور از رکود و وابستگی به بیگانگان. سیره عالمان شیعی در دو سده اخیر، که کشور بارها آماج هجوم بیگانگان و دست خوش مداخلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان بوده است، می تواند ما را در تعیین راهبردها و راه کارهای اجرایی کردن منویات رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی راهنمایی کند. این تحقیق کوشیده است به روش «داده بنیاد» اندیشه و سیره اقتصادی رهبران دینی دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی را تحلیل کند و با استخراج مولفه های بنیادین افکار و رفتار سیاسی و تبلیغی آنان، الگویی کاربردی برای تبیین بهتر مفهوم اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تاریخ و تمدن اسلامی کشور ارائه دهد.
خلاصه ماشینی:
این تحقیق کوشیده است به روش «داده بنیاد» اندیشه و سیرۀ اقتصادی رهبران دینی دورة قاجار و اوایل دورة پهلوی را تحلیل کند و با استخراج مؤلفههای بنیادین افکار و رفتار سیاسی و تبلیغی آنان، الگویی کاربردی برای تبیین بهتر مفهوم اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تاریخ و تمدن اسلامی کشور ارائه دهد.
ازاینرو، آراء و افکار عالمان شیعه به عنوان مفسران وحی و مروجان مکتب اهلبیت( که همواره دغدغه اصلیشان اعتلای نظام اسلام و حفظ عزت و اعتبار مسلمانان بوده و آیاتی همچون آیه شریفه «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا»(نساء: 141) را محور اقدامات اصلاحی خود قرار دادهاند، میتواند الگو و مبنایی باشد در جهت پشت سر گذاردن مخاطرات و آسیبهای اقتصادی که از جانب تحریم بیگانگان متوجه کشور است.
ایشان در بیان راهحلهای خود برای اصلاح نظام اقتصادی کشور، مسئلة کاهش تصدیگری دولت را مطرح میکند: تجربیات به ما نشان داده است که دولت، نه ملاک خوبی است، نه تاجر خوب و نه مدیر حمل و نقل خوب و هرچه به این کارها دست بزند، موجبات خسارت و ضرر دولت است(همان، ص 179-180).
تولیدات این شرکت در سراسر کشور پخش شد و مردم با عشق و علاقه، لباسهاییکه پارچهاش خارجی بود، درمیآوردند و به جای آن، از قماشهای ساخت این شرکت استفاده میکردند که این امر موجب ایجاد غرور ملی برای نفی اقتصاد بیگانه و حمایت از تولیدات داخلی است.
در این الگوی فرایندی، که بر اساس دادههای تاریخی تنظیم شده است، فعالیتهای ارشادی و عملی عالمان دینی در جهت حفظ استقلال و توسعة اقتصادی جامعة اسلامی، با استفاده از راهبردهایی همچون خوکفایی، نخبهگرایی و توسعة عدالت اجتماعی پیگیری میشود.