چکیده:
پژوهش پیش رو به بررسی گذرای تاریخ پیوندهای غرب و شرق از آغازین روزگار پیوندشان در دوران باستان تا رویداد سقوط قسطنطنیه به سال 856ق/1453م. اختصاص دارد. به ویژه کوشش بر آن است تا به دو رویه این پیوندها؛ یعنی ستیزه گری-ها و ناسازگاری های آسیاییان مسلمان و اروپاییان در چارچوب رویارویی دو مذهب اسلام و مسیحیت و سوداگری و مناسبات بازرگانی میان غرب و شرق پرداخته شود. در ادامه به عنوان نتیجه ای بر سرشت و ماهیت پیوندهای دو رویه این دو اردوی رویاروی، نشان داده شده است که چگونه ناهمسازگری های مذهبی میان باختر مسیحی و خاور اسلامی، به ویژه از سوی سوداندیشان اروپایی، دستخوش خواست های سوداگرایانه و فزونخواهانه قرار می گیرد؛ و سرانجام روشن گردیده است که چگونه این روحیه فزونخواهانه و سوداندیشانه به مانند یک نوع «جبر تاریخ»، به عنوان بنیادی ترین انگیزه دراز دستی ها و گسترش جویی های باختر زمینیان، به روزگاران بعد دامن می کشد و آنان را از واپسین سال های سده پانزدهم میلادی بدین سو بر هستی مسلمانان در خاورزمین چیره می سازد.
خلاصه ماشینی:
"جنگ های ایران و یونان بر سـر چیرگـی بـر تنگه های بسفر و داردانل ، به عنوان کانون مهم بازرگانی شرق و غرب در دورة باستان ، نبردهـای دیرپای روم و ایران ، به عنوان نمایندگان دو اردوگاه غـرب و شـرق در روزگـار باسـتان ، در بـه دست گرفتن نظارت بر راه های بازرگانی اروپا به آسیا و خاور دور، پیشروی های عربان مسلمان و چیرگی آنان بر راه های بازرگـانی و بیـرون شـدن مصـر انبـار غلـة روم از دسـت رومیـان و واکنش های ستیزه جویانة اروپاییان ، به ویژه در چارچوب جنـگ هـای صـلیبی و سـرانجام فـتح قسطنطنیه از سوی امپراتوری عثمانی و از این رهگذر، محاصرة اقتصادی اروپا و رویکـرد اروپـا به سوی شرق (اکتشاف های جغرافیایی ) برای رهایی از بار چیرگی اقتصادی و بازرگانی آسـیاییان ، همه و همه نشان دهندة یک رشته ستیزه ها و رویارویی هاییست که به شیوة بنیادی ، در پیوند بـا رقابت ها و برتری جویی های اقتصادی و بازرگانی میان شرق و غرب قرار داشته است .
سیر تاریخ پیوندها و رویارویی های شرق و غرب و از آن مهم تر، دو رویة ایـن رویـارویی هـا، آشکارا نشان می دهد که همان هدف ها، محرک ها و انگیزه ها کـه شـرق و غـرب را در چهـرة امپراتوری های آسیایی و اروپایی باستان ، رو در روی یکدیگر قرار داده بود، همان ها در برانگیختن روح ستیزه جویی و دشمنی و تقابل میان باختر مسیحی و خاور اسلامی ، نقش و تأثیر بنیادینی داشته است ؛ با این تفاوت که از این پس احساسات مذهبی جـایگزین گـرایش هـای ملـی و سیاسـی در پیشبرد خواست ها و مقاصد سوداندیشانه و گسترش جویانه قرار گرفته بود."