چکیده:
پژوهش حاضر به تلاش کاریل چرچیل و ادوارد باند برای پیاده سازی شگردهای بیگانهسازی برشت در نمایشنامههای آنان - به ترتیب جنگل دیوانه و سرخ، سیاه و نادان – میپردازد. بهمنظور ایجاد تفکر نقادانه و عینی، و نیز حصول عمل برای تحول مثبت، هر دو نمایشنامهنویس از شگردهای بیگانهسازی برشتی، شامل شخصیتپردازی، پایانگشودگی، ساختار اپیزودیک و رسانههای سمعی و بصری مدد میجویند. این شگردها به نمایشنامهنویس اجازه میدهند تا موقعیتها، اعمال داستانی، و نگرشهای مأنوس را چنان نامأنوس ارائه دهند که برای شنوندگان و خوانندگان، بیگانهسازی شده و با بینشی نقادانه سنجیده شوند. این پژوهش علاوه بر بررسی عناصر برشتی در این دو نمایشنامه، به بحث پیرامون نکتهای میپردازد که منجر به راندگی سرخ، سیاه و نادان از فن درامنویسی برشتی و نیز از جنگل دیوانه میشود. منشأ این تفاوت، وجود جنبههای شخصیتپردازی غیر-برشتی در سرخ، سیاه و نادان و نیز عدم وجود رسانههای سمعی و بصری برشتی در آن است.
خلاصه ماشینی:
هیرست ، عقایدش را در مورد سخنان خود برشـت در یادداشـت هـایش در بـاب صـعود و سقوط شهر ماهاگونی ، آنجا او که کارهـای دراماتیـک را بـا نمایـشنامه هـای حماسـی خـودش مقایسه می کند، به شرح زیر بیان کرده است : برشت در یادداشت های مربوط به ماهاگونی به این نکته اشـاره دارد کـه در حالیکـه تئاتر دراماتیک بر روی پیرنگی گسترش می یابد که تماشاگر را درگیـر حـالتی مربـوط بـه صحنه ی نمایش کرده و قدرت عمل را از او سلب می کنـد، بـرعکس ، تئـاتر حماسـی بـا روایت سروکار داشته و تماشاگر را به یک ناظر بدل کرده و قدرت عمل او را برمی انگیزد.
پژوهش حاضر بر تأثیرات دراماتیک برشت روی جنگل دیوانه نوشته ی کاریـل چرچیـل و سرخ، سیاه و نادان نوشته ادوارد باند می پردازد و کاوشی است بر چگونگی استفادهی چرچیـل و باند از تئوری ها و شگردهای برشتی بیگانه سازی به منظور بـرانگیختن تفکـر نقادانـه و ایجـاد قابلیت های داوری بیطرفانه در شنوندگان و خوانندگان ، به نحوی که مشوقشان باشد برای تغییر جامعه و ساختن آیندهای بهتر.
این مقاله تأکید می کند که هر دو نمایشنامه ی فوق الذکر دارای شگردهایی برشـتی همچـون ساختار اپیزودیک ، شخصیت پردازی برشـتی ، پایـانگـشودگی و رسـانه هـای سـمعی و بـصری هستند؛ با اینحال، به موازات بیگانه سازی برشتی ، در سرخ، سـیاه و نـادان فقـدان جـای خـالی طراحی شخصیتی برشتی و استمداد از رسانه های سمعی و بصری احساس می شود.