چکیده:
پژوهش حاضر با بررسی همهی آثار سعدی بر آن است که با توجه به جریانهای فکری عصر، محیط زندگی و روحیهی او نشان دهد میزان و نوع توجه این شاعر و نویسندهی اندیشمند به عناصر و مضامین هر یک از دو فرهنگ ایرانی و سامی چگونه و چه اندازه بوده است. این مقایسه به لحاظ سبکشناسی و تعیین سطح فکری آثار سعدی به عنوان یکی از بزرگترین شاعران و ادیبان زبان فارسی و سبک عراقی بسیار مهم به نظر میرسد. به همین منظور عناصر و مضامین ایرانی و سامی در سه بخش دین و فرهنگ، اقلیم و مظاهر جغرافیایی و شخصیتهای انسانی به صورت آماری و تطبیقی بررسی و نشان داده شده است. نتایج آماری این پژوهش گویای برتری عناصر و مضامین ایرانی در حوزههای یاد شده است. چنین نتیجهای گواه اصالت اندیشههای سعدی علی رغم سفر به سرزمینهای اقوام سامی و زندگی در دوره-ای است که گرایش وسیع به علوم اسلامی و قصص، روایات و عناصر سامی بیش از بیش موجب کم-رنگ شدن عناصر فرهنگی، اقلیمی و باورهای ایرانی میشد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اعتدال گرایی و میانه روی و نبوغ خاص سعدی آیا ممکن اسـت کـه اودر این باره نیز جانب اعتدال رادر پیش گرفته و به هر دو دسته از عناصرو مضامین ایرانی و سامی به طور یکسان پرداخته باشد؟ منظور از عناصر ایرانی دراین مقاله ، عناصرو مظاهری است که بـا تـاریخ و تمـدن سرزمین ایران و زبان فارسی در پیوندنـد: اقلـیم و عناصـر جغرافیـایی، آداب و رسـوم ، موسیقی، جشن هاو آیین ها، باورهای دینی کهن ، شخصیت های بزرگ ملـی ومیهنـی و داستانی ،اسطوره ها، کتاب ها، بناهای تاریخی وباستانی و...
مقایسـه ی آماری و تطبیقی این عناصر به لحاظ سبک شناسی و تعیـین سـطح فکـری آثـار سـعدی به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران و ادیبان زبان فارسی و سبک عراقی بسـیار مهـم بـه نظر میرسد؛ ازاین رو، عناصرو مضامین پیش گفته در سه بخش دین و فرهنگ ، اقلـیم و مظاهر جغرافیایی و شخصیت های انسانی دسته بندی و در یک بررسی تطبیقی تأثـرات سعدی از آن ها، به صورت تحلیلی و آماری نشان داده شده است .
دستگاه تلمیحات درادب فارسی مجموعه ای بسته است وشـاعران معمولا در تلمیحاتشان به آثار پیش ازخود توجه کرده اند (نک :همان : ٥٠)،سعدی نیـز در بهره مندی ازعناصر دینی وقصص قرآنی وسامی ومضمون آفرینـی درایـن زمینـه ، نوجو نیست ؛ امابه کمالی دست یافته است که رمز جاودانگی وزیبایی تلمیحات اوبـه شمار می آید؛ افزون براین ، ویژگی های اقلیمی شبه جزیره ی عربستان ، عراق ، شام وشمال آفریقاو اشاره به شخصیت های دینی و داستانی، پادشاهان و فرمانروایـان و مکـان هـاو مظاهر جغرافیایی این سرزمین ها، جنبـه هـایی دیگـر از بازتـاب عناصـر سـامی در آثـار سعدی است که اثرپذیری از آن فرهنگ را بیشترآشکارمی سازد.