چکیده:
این مقاله از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول به بررسی و ارزیابی برخی تحولات و هستند. بخش « زمان » رخدادهای چشمگیری می پردازد که تعیین کننده مباحث فلسفی پیرامون موضوع دوم به بررسی این مسئله می پردازد که زمان و رسانه در دیدگاه های دو فیلسوف تاثیرگذار معاصر ژاک دریدا و ریچارد رورتی چگونه با یکدیگر ارتباط می یابند. در بخش سوم، مفاهیم زمانمند کنش های فرهنگی ای که در رسانه جدید اینترنت گسترش یافته اند، مورد تحلیل قرار گرفته است. و در بخش چهارم هم، همین مسئله در ارتباط با نظریات و آراء دو متفکر و فیلسوف نامبرده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار تلاش کرده ایم تا شیوه ای را که اینترنت ـ با داشتن امکانات ویژه ـ برای معرفی شاخصه های دو دیدگاه تأثیرگذار فلسفی معاصر درباره زمان و رسانه ـ یعنی دیدگاه های دریدا و رورتی ـ نشان داده است ، تشریح کنیم .
درنهایت به این خاطر که زمانمندی در واقع یک کنش نشانه ای پراگماتیک تجسم یافته است ، تلاش میکنم اجزاء و عناصر مکمل دیدگاه های رورتی و دریدا را تشریح کنیم و اهمیت رابطه درونی نزدیک میان اندیشه سیاسی و فلسفی را درباره زمان و رسانه اثبات کنم .
او در اثرش با نام فلسفه و آینه طبیعت (رورتی ، ١٩٨٠) از این تز دفاع میکند که با پایان معرفت شناسی و با تغییر مسیر به سوی گونه ای هرمنوتیک عمل گرایانه ، نه فقط واژگان کلاسیک زمانمندی کهنه و منسوخ شده اند بلکه همراه آن ها پرسش های فلسفی درباره زمان نیز منسوخ شده اند.
لندلو در کتابش فرامتن : همگرایی نظریه انتقادی معاصر و تکنولوژی تأکید میکند: «آنچه که دریدا و دیگر نظریه پردازان انتقادی آن را به عنوان بخشی از ادعایی در باب زبان ، که به نظر می رسید مبالغه آمیز باشد، توصیف میکردند تبدیل به توصیفی دقیق از اقتصاد جدید خواندن و نوشتن در شکل های مجازی الکترونیکی شده است .
» (بالتر، ١٩٩١، ص١٦٦) پیش زمینه دیدی که ترکل ، لندلو و بالتر از آن دفاع میکنند ـ دیدی که ایده های بنیادی فلسفه پست مدرن خود را در اینترنت به صورت فعالیت های ارتباطی انضمامی نشان می دهند ـ می تواند با توجه به شالوده شکنی نوشتارشناسانه مفهوم خطی زمان به وسیله دریدا روشن تر شود.