چکیده:
در چند سال اخیر شاهد رشد روز افزون فروش آثار هنرمندان ایرانی در مارکتهای جهانی بودهایم. آثاری که از دیوارهای گالریهای ایرانی مقصدشان حراجیهای دبی یا لندن میباشد. این امر خود نشانه مثبتی است از توجه جهانیان به هنر خاورمیانه، اما آن چه که ذهن را به خود مشغول میسازد، قیمتهای گاه کلان و بعضا فروش ناگهانی برخی از تکنیکها است. در این میان با توجه به گسترش یافتن گرایشهای هنر جدید در ایران، نیاز به راه یافتن این آثار به عرصه خرید و فروش احساس مضاعف میشود، چرا که بسیاری از جوانان هنرمند در این عرصه مشغول به فعالیت بوده و شاید اگر نتوانند از این راه درآمد داشته باشند به زودی با تمام استعدادهایی که دارند از این عرصه به کناری رانده خواهند شد. در این تحقیق سعی بر آن بوده است که زمینه علل و عوامل کمتر بودن میزان فروش آثار هنر جدید بررسی شود.
روش گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانهای و انجام مصاحبه میباشد. همچنین جامعه آماری در نظر گرفته شده شامل تمامی هنرمندانی است که در این سالها در حراجیها آثارشان به فروش رفته است. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی بوده است تا بتوان نتایج بهدست آمده را به کل جامعه آماری نسبت داد.
در نتیجهگیری مقاله این مطالب به دست آمده که در کل دنیا و آسیا نقاشی و طراحی بیشترین میزان فروش را از لحاظ تکنیک نسبت به بقیه آثار دارا میباشند. آثار هنرمندان ایرانی در زمینه نقاشی و نقاشی-خط بیشترین میزان فروش را دارد. یکی از مهمترین علت های کمتر بودن میزان فروش آثار هنر جدید معاصر بودن این آثار است چرا که همچنان با گذشت 50 سال از آغاز جنبش هنر جدید قدمت این آثار در مقابل دیگر تکنیکها بسیار کم بوده و کمتر شناخته شده هستند.از دیگر موارد تاثیر گذار در کمتر بودن فروش آثار هنر جدید شرایط و نوع نگهداری این آثار بالاخص در مورد چیدمان است.آثار هنر جدید نسبت به نقاشی، نقاشی-خط، مجسمه و عکاسی کمتر مناسب برای منازل و دکوراسیون خانهها هستند لذا بخش اعظم بازار خرید و فروش را از دست میدهند. در این میان بالا رفتن میزان فروش برخی تکنیکها نیز بستگی به شرایط بازار و یا به لفظی ساده تر «مد» در بازار هنر است.
خلاصه ماشینی:
یکی از مهمترین علت های کمتر بودن میزان فروش آثار هنر جدید معاصر بودن این آثار است چرا که همچنان با گذشت 50 سال از آغاز جنبش هنر جدید قدمت این آثار در مقابل دیگر تکنیکها بسیار کم بوده و کمتر شناخته شده هستند.
com مقدمه در این مقاله سعی برآن شده است تا با مطالعه و بررسی در زمینه ی فروش آثار هنری ایرانی و خارجی در مارکت های جهانی و سپس با بررسی نوع آثار حضور یافته در این عرصه، به دسته بندی آن ها از لحاظ تکنیک پرداخته شود.
و فرضیه دوم نیز این طور مطرح میشود که آثار هنری که به صورت نقاشی، مجسمه ، نقاشی-خط و عکاسی هستند نسبت به آثار هنر جدید به مانند چیدمان، ویدﺋوآرت و هنر اجرا فروش بیشتری دارند.
سوالهایی که در این میان به وجود می آیند از این قرار است که آیا گالریدارها و دلالان هنر در تلاش برای جذب مشتریان برای خرید و فروش آثار هنر جدید نیز هستند؟ و آیا گالریدارها خریداران را تشویق به خرید آثاری با ویژگیهای خاص می کنند یا این خود خریداران هستند که نسبت به خرید برخی آثار تمایل بیشتری نشان میدهند؟ پیشینه تحقیق در مورد پیشینه این تحقیق میتوان به مجله هنر فردا اشاره کرد که در هر شماره خود قسمتی را به فروش آثار خارجی و ایرانی در مارکتهای جهانی اختصاص داده است که به عنوان یک منبع مناسب قابل ارجاع میباشد.