چکیده:
دیوان غزلیات بیدل دهلوی،به عنوان نماینده سبک هندی،یکی از متون ادبی است که حاوی معانی عمیق و ژرف آموزه های عرفانی است.مقاله ی حاضر،با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دیوان غزلیات بیدل،به بررسی جایگاه عرفان عملی و مقامات و احوال در اشعار بیدل پرداخته است. مقامات و احوال در سیر وسلوک عملی،بسیار حائز اهمیت است و در اکثر کتب عرفای مسلمان،به این موضوع پرداخته شده است.
به طور کلی در تقسیم بندی که عرفا برای مقامات و احوال انجام دادهاند، میتوان هفت مقام توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکّل و رضا، و ده حال مراقبت، قرب، محبّت، خوف، رجاء، شوق، انس، اطمینان، مشاهده و یقین را نام برد، که تمامی این مقامات و احوال در دیوان بیدل در ابیات زیادی آمده است. با توجه به اینکه فهم اشعار بیدل، مشکل است و تاکنون شرحی بر دیوان غزلیات او نوشته نشده است، ضروری است با دسته بندی اشعار او در زمینه مقامات و احوال، بازتاب این مقامات و احوال در دیوان او مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"شاید بیدل به آن سخن معروف اشاره کـرده است که خدا در دل های شکسته جای دارد و خدا را در دل های شکسته بجویید : هـرچند به حق قرب تـو مـقدور نبـاشد بــر درددلی گـر بــرسـی، دور نبـاشد (همان : ج ٢، ١٣٢٩) کسب کردن مقام قرب و وصول به درگاه الهی جز با راز و نیاز شبانه و تسلیم شدن در برابر خواست الهی و مراقبت و تفکر امکان پذیر نیست : درحـریم کبریـا "بیـدل " ره قـرب وصـول جـز بـه سعـی نـالـه شبگیـر نتـوان یـافتن (همان : ج ٣، ١٩٧٠) در بیت دیگری بیدل به همین موضوع اشاره میکند و معتقد است که با تسلیم شدن در برابر محبوب که نشانه آن خم شدن است و در کنج محراب با سجده و راز و نیاز میتوان به قرب جاوید دست یافت : خـم تسلیم ، قـرب راحـت جـاویـد مـی باشد به ذوق سجده سـر دزدیـده ا،م در کنج محرابـی (همان : ٢٢٧٠) در حال قرب از وجود و آثار سالک چیزی باقی نمیماند و مرید از همه ی هستی خود فانی میشود.
بنـابراین چشـم ظـاهر را میبیند ولی دل باطن را مشاهده میکند و از مشاهده باطن ، یقین حاصل میشود: نظـاره بـه صورت زد و نیرنگ گمان ریخت اندیشـه بـه معنی نظـری کـرد و یقین شد (همان : ٨٣٣) عالم همه یـار است ، تـو محجوب خیـالـی بنـد از مـژه بـردار، یقیـن سـازگـمان را (همان : ج ١، ١٩٥) بیدل در نهایت اعتراف میکند که هنوز به آن مقام یقین نرسـیده ایـم و گرفتـار اوهـام و شک هستیم : آییـنه یقینیـم ، امـا بـه مـلک اوهـام گـرد هـزار تـمثال ، پـاشیـده انـد بـر مـا (همان : ١٧٩) نتیجه گیری با توجه به تقسیم بندی که از مقامات و احوال بیان شد، و همچنین اشعاری کـه در ایـن زمینه از دیوان غزلیات بیدل ، مورد شرح و تفسیر قرار گرفت ، میتوان گفت که او به مباحث عرفان عملی تسلط کامل داشته است ."