چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین مفهوم غی و عوامل و ویژگی های غی از دیدگاه قرآن و حدیث می
باشد. با استناد به آیات قرآن می توان گفت :تعبیر رشد، تعبیر بسیار گسترده و جامعی است که در برگیرنده
هر گونه امتیازی می باشد. به معنای رسیدن به حق که خلاف آن یعنی به خطا رفتن از حق را غی گویند و
هدایت قرآن به سوی رشد همان دعوت او به سوی عقاید حقّه و اعمالی است که عاملش را به سعادت
واقعی می رساند. واژه غی به حسب موارد معانی آن فرق می کند، و در هر مورد، معنای خاصی برای آن
شده است. از جمله معانی آن: گمراهی، نادانی و فرورفتن در باطل، روی گردانیدن از راه راست، جهالت و
نادانی که منشاء آن اعتقاد فاسد و بی اساس می باشد براساس یافته های این پژوهش می توان گفت رشد به معنای اصابه به واقع است غی که نقزه مقابل رشد است به معنی کسی که فکرش بواقع نرسد و به خطا رود، می باشد.
خلاصه ماشینی:
البته کمک خداوندي در مسير رشد موقعي است که خود انسان در صدد شناخت و تصعيد برآيد و اراده جدي کند و چون اراده در مسير سبقت به خير، بلکه سبقت به منشا همه خيرات افتاد، اراده خداوندي آن را تقويت ميکند و به ثمر خواهد رساند و تحرک اين اراده ، که آغاز و بنياد همه خيرات وکمالات است ، مقدمات خود را از عقل سليم و فطرت ميگيرد (جعفري، ١٣٦٧، ج ١٢) تعريف غي: آنچه که از بررسي آيات قرآن کريم راجع به مفهوم غي دريافت مي شود، بيانگر اين است که غي نقطه مقابل رشد است ، اگر رشد به معني اصابه به واقع است قهرا غي به معناي کسي که فکرش بواقع نرسد و بخطا رود، که در حقيقت قريب المعناي ضلالت ، که خلاف هدايت است ، مي باشد.
گمراهي و اختيار انسان در تفسير الميزان آمده است : امور مهمي که خوبي و بدي و خير و شر آنها واضح است و حتي آثار سوء و خيري هم که به دنبال دارند معلوم است ، در چنين جايي نيازي به اکراه نخواهد بود بلکه خود انسان يکي از دو طرف خير و شر را انتخاب کرده و عاقبت آن را هم (چه خوب و چه بد) مي پذيرد و دين از اين قبيل امور است چون حقايق آن روشن و راه آن با بيانات الهيه واضح است و سنت نبويه هم آن بيانات را روشن تر کرده ، پس معني رشد و غي روشن شده و معلوم مي گردد که رشد در پيروي دين و غي در ترک و روگرداني از آن است بنابراين ديگر علت ندارد که کسي را بر دين اکراه کنند.
ــ جعفري، محمد تقي (١٣٦٧) ترجمه و تفسير نهج البلاغه .